پارت 1 ستاره زندگی
پارت 1 ستاره زندگی
امروز اوه جونگ هیونگ تو کمپانی
تو بخش منیجر نشسته بود داشت با منیجرا حرف میزد
که جیمین اومد
جونگ هیون:اَیششش این باز اومد
جیمین: چطورید
جونگ هیون:بخش دیگه پیدا نکرده بودی اومدی اینجا
جیمین:نکنه تو ازم شاکی
مینجی«یکی از منیجرای اون بخش» :شما باز دعواتون شده😫
جیمین:خانم سه روز پیش......
جیمین خواست حرف بزنه جینهو از دهنش گرفت
کشید رفتن بیرون
جونگ هیون تو خیابون داد زد و گفت:مگه نگفتم تو رو با جیهوپ«دوست پسرش»اشتباه گرفتم
جیمین: خب جلوی میسو«دوست دخترش»
جونگ هیون:من چه میدونستم میسو اونجاس
جیمین:خب نمیدونستی منم چرا اون کارو انجام دادی
جونگ هیون: اصلاً بیا فراموشش کنیم🤦
جیمین: نمیخوام فراموشش کنم
جیمین این و گفت و رفت کمپانی
جینهو پشت موهاش و و با عصبانیت خاروند و رفت کمپانی
مینجی:جونگ هیون واقعا چیشده
جونگ هیون:وای تو دیگه ول کن
شب شد
جونگ هیون رفت خونه
منیجرا باهم رفتن رستوران
مینجی:معلوم نیست اینا چشونه
جیمی:یه طوری دعواشون شده ولی نمیدونم چجوری
جانهو:من میدونم😐
جیمی:چجوری
جانهو یه کلیپ از یوتیوب به جیمی و مینجی نشون داد
«کلیپه:جیمین وایستاده بود جونگ هیون رفت جیمین و بوسید
مینجی:وای🫣
جیمی:پس چرا الان دعوا دارن
منیجرا رفتن خونه
صبح شد
جیمی منیجر جیمین بود
مینجی منیجر جونگ هیون بود
مینجی:جونگ هیون شی،نمیخواید بگید چیشده
جونگ هیون:نه
مینجی:من میدونم
جونگ هیون:چیشده
مینجی:شما جیمین شی رو بوسیدید
جونگ هیون:تو از کجا میدونی😳
مینجی:ویدیوش یوتیوب و ترکونده
جونگ هیون:وای😫
مینجی: دوست شون دارید؟
جونگ هیون:نهههههههههه😳
مینجی:پس چرا بوسیدیش
جونگ هیون:فکر مردم جیهوپه😫
مینجی:خاک بر سرم🫣
جونگ هیون:حالا چه غلطی کنم😕
مینجی:جیهوپ شی میدونه؟
جونگ هیون:از کجا باید بدونه
جونگ هیون تا این و گفت هوپی به جونگ هیون زنگ زد
هوپی:واسه چی جیمین و بوسیدی😐
جونگ هیون:بیا خونه بهت توضیح میدم
هوپی:همین الان توضیح بده
جونگ هیون:نمیشه پاشو بیا
امروز اوه جونگ هیونگ تو کمپانی
تو بخش منیجر نشسته بود داشت با منیجرا حرف میزد
که جیمین اومد
جونگ هیون:اَیششش این باز اومد
جیمین: چطورید
جونگ هیون:بخش دیگه پیدا نکرده بودی اومدی اینجا
جیمین:نکنه تو ازم شاکی
مینجی«یکی از منیجرای اون بخش» :شما باز دعواتون شده😫
جیمین:خانم سه روز پیش......
جیمین خواست حرف بزنه جینهو از دهنش گرفت
کشید رفتن بیرون
جونگ هیون تو خیابون داد زد و گفت:مگه نگفتم تو رو با جیهوپ«دوست پسرش»اشتباه گرفتم
جیمین: خب جلوی میسو«دوست دخترش»
جونگ هیون:من چه میدونستم میسو اونجاس
جیمین:خب نمیدونستی منم چرا اون کارو انجام دادی
جونگ هیون: اصلاً بیا فراموشش کنیم🤦
جیمین: نمیخوام فراموشش کنم
جیمین این و گفت و رفت کمپانی
جینهو پشت موهاش و و با عصبانیت خاروند و رفت کمپانی
مینجی:جونگ هیون واقعا چیشده
جونگ هیون:وای تو دیگه ول کن
شب شد
جونگ هیون رفت خونه
منیجرا باهم رفتن رستوران
مینجی:معلوم نیست اینا چشونه
جیمی:یه طوری دعواشون شده ولی نمیدونم چجوری
جانهو:من میدونم😐
جیمی:چجوری
جانهو یه کلیپ از یوتیوب به جیمی و مینجی نشون داد
«کلیپه:جیمین وایستاده بود جونگ هیون رفت جیمین و بوسید
مینجی:وای🫣
جیمی:پس چرا الان دعوا دارن
منیجرا رفتن خونه
صبح شد
جیمی منیجر جیمین بود
مینجی منیجر جونگ هیون بود
مینجی:جونگ هیون شی،نمیخواید بگید چیشده
جونگ هیون:نه
مینجی:من میدونم
جونگ هیون:چیشده
مینجی:شما جیمین شی رو بوسیدید
جونگ هیون:تو از کجا میدونی😳
مینجی:ویدیوش یوتیوب و ترکونده
جونگ هیون:وای😫
مینجی: دوست شون دارید؟
جونگ هیون:نهههههههههه😳
مینجی:پس چرا بوسیدیش
جونگ هیون:فکر مردم جیهوپه😫
مینجی:خاک بر سرم🫣
جونگ هیون:حالا چه غلطی کنم😕
مینجی:جیهوپ شی میدونه؟
جونگ هیون:از کجا باید بدونه
جونگ هیون تا این و گفت هوپی به جونگ هیون زنگ زد
هوپی:واسه چی جیمین و بوسیدی😐
جونگ هیون:بیا خونه بهت توضیح میدم
هوپی:همین الان توضیح بده
جونگ هیون:نمیشه پاشو بیا
۸.۹k
۰۸ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.