فیک جونگکوک:تاته مائه
فیکجونگکوک:تاتهمائه
part⁵⁸
" هع .. من؟ بنظرت از حد خودت زیادی رد نشدی! "jk
چانیول: این شماید که حد خودتون رد شدید...
ا.ت بیشتر به خودش نزدیک کرد طوری که فاصله چند میلی متری بینشون از بین رفت و با کل بدن چانیول تماس برقرار کرد
با دیدن این صحنه خون به مغزش نرسید و سریع دختر ازش فاصله داد
" ای شونم "a.t
دستی که کمر دختر لمس کرده بود در مشتش گرفت و محکم فشار داد
" یه بار دیگه بخوای خانم منو لمس کنی استخواناتو خورد میکنم ، تا الانم کاری نکردم فقط بخاطر ا.ت بوده "jk
و بدون حرفی دیگر دختر دنبال خودش کشید و از اونجا بیرون رفتن
" ولم کن " a.t
" خفه شو(بلند) "jk
در ماشین باز کرد و اونو به داخل انداخت
سوار شد و با حد اکثر سرعت رانندگی کرد
" وایسا "a.t
با مشت محکم روی فرمون کوبید و داد زد
" خفه شو(داد) "jk
" سر من داد نزن "a.t
پاشو محکم روی ترمز فشار داد
طرف دختر چرخید و با صدای بلند باهاش حرف زد
"حرف آدم حالیت نمیشه بعد میگی داد نزن ... هاا ... میخوای کتکت بزنم؟! "jk
" جرعت همچین کاری نداری "a.t
" میدونم (داد) "jk
" میدونم نمیتونم روی کسی که عاشقشم دست بلند کنم (داد) "jk
دست محکم روی ماشین کوبید
" هزار بار بهت گفتم نمیخوام ، نمیخوام نزدیک هیچ مردی به جز من بشی ولی تو گوش نکردی (داد) "jk
" منم هزار بار گفتم نمیخوام توی زندگیم باشی (داد) "a.t
تن صداشو پایین آورد و انگشت اشاره شو بالا آورد و جلوی دختر قرار داد
" حتی اون دنیا هم نمیتونی بدون من بری (عصبی) "jk
نویسنده:
بنظرتون ا.ت و جونگکوک بهم میرسن؟
میخواید اینو آخرشو غمگین کنم؟
part⁵⁸
" هع .. من؟ بنظرت از حد خودت زیادی رد نشدی! "jk
چانیول: این شماید که حد خودتون رد شدید...
ا.ت بیشتر به خودش نزدیک کرد طوری که فاصله چند میلی متری بینشون از بین رفت و با کل بدن چانیول تماس برقرار کرد
با دیدن این صحنه خون به مغزش نرسید و سریع دختر ازش فاصله داد
" ای شونم "a.t
دستی که کمر دختر لمس کرده بود در مشتش گرفت و محکم فشار داد
" یه بار دیگه بخوای خانم منو لمس کنی استخواناتو خورد میکنم ، تا الانم کاری نکردم فقط بخاطر ا.ت بوده "jk
و بدون حرفی دیگر دختر دنبال خودش کشید و از اونجا بیرون رفتن
" ولم کن " a.t
" خفه شو(بلند) "jk
در ماشین باز کرد و اونو به داخل انداخت
سوار شد و با حد اکثر سرعت رانندگی کرد
" وایسا "a.t
با مشت محکم روی فرمون کوبید و داد زد
" خفه شو(داد) "jk
" سر من داد نزن "a.t
پاشو محکم روی ترمز فشار داد
طرف دختر چرخید و با صدای بلند باهاش حرف زد
"حرف آدم حالیت نمیشه بعد میگی داد نزن ... هاا ... میخوای کتکت بزنم؟! "jk
" جرعت همچین کاری نداری "a.t
" میدونم (داد) "jk
" میدونم نمیتونم روی کسی که عاشقشم دست بلند کنم (داد) "jk
دست محکم روی ماشین کوبید
" هزار بار بهت گفتم نمیخوام ، نمیخوام نزدیک هیچ مردی به جز من بشی ولی تو گوش نکردی (داد) "jk
" منم هزار بار گفتم نمیخوام توی زندگیم باشی (داد) "a.t
تن صداشو پایین آورد و انگشت اشاره شو بالا آورد و جلوی دختر قرار داد
" حتی اون دنیا هم نمیتونی بدون من بری (عصبی) "jk
نویسنده:
بنظرتون ا.ت و جونگکوک بهم میرسن؟
میخواید اینو آخرشو غمگین کنم؟
۲۰.۱k
۲۶ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.