معمولا در یک لحظه است که می فهمی از دست داده ای . در یک د
معمولا در یک لحظه است که می فهمی از دست داده ای . در یک دم ، یک بازدم . کسری از ثانیه . با نگاهی ، حرفی ، گاهی با دستی که از دستت کشیده می شود ، گاهی لبخندی که کمرنگ تر از قبل است ، گاهی عطری تازه ، گاهی حتا تغییر کوچکی در لحن . در یک لحظه است که می فهمی از دست داده ای . اما ، این لحظه فرزند یک روند طولانی است ، فرزند خطاها و کاستی ها و تغییرات . در هر دوی سوی یک رابطه . برای همین گذشته طولانی است که رخ دادن این لحظه تلخ - لحظه ادراک فقدان - می تواند آوار مهیبی باشد برای همیشه عمرت . می توانی هیچوقت از این ثانیه رها نشوی ، حتا به ضرب گذشت زمانی طولانی . می توانی سالها بعد از لحظه کشف دوری ، باز با شنیدن آهنگی شاد در تاکسی ای قدیمی ، با دیدن اسم غذایی در منوی رستوران ، با دیدن دوباره فیلمی که هر دو دوست داشتید ، با شنیدن اسمی شبیه اسمش ، با تماشای دو عاشق بیگانه در یک پارک خلوت ، یا هر بهانه دیگری از نو نابود شوی ....
۳۸.۱k
۰۱ اسفند ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.