نگاه اول💖🌔
نگاه اول💖🌔
پارت¹⁶
من دیانا رحیمی هستم ۲۱سالمه
استاد: خش بفرما اونجا جای خالی هست بغل ارسلان بشید
دیانا: چشم رفتم نشستم
ارسلان: خش امدی فسقلی امدی بغل خودم حیف اینجا دانشگاه هست وگرنه مخوردمت
دیانا: اعع فسقلی تویی
ی دفعه یکی از بچه های کلاس بهم گفت خش امدی دختر بد تیپ(مسخره و خنده)
ارسلان: خفه میشی مهشاد
مهشاد: شنا بلدم خفه نمیشم(خنده)
ارسلان: بهترع بشی بعدم خودت بد تیپ هستی
مهشاد: اع....
استاد: بسته وسط کلاس هستما
ارسلان: خوب استاد نگاش کن دوست دخترمو مسخره میکنه
مهشاد: عع از یکی تا حالا این نکبت دوست دخترت شد
ارسلان: بود و هست بعدم خودتی........
دیانا: ارسلان بسته
ارسلان: چش
مهشاد: اخی
ارسلان: بعد کلاس دارم برات
مهشاد: باش
استاد: گفتم بسته
ارسلان ومهشاد: چشم ببخشید
ــــــــــــــــــــــ بعد کلاس ــــــــــــــــــــــــ
ارسلان: دیانا وایسا بیاد مهشاد
دیانا: ارسلان ولش کن
ارسلان: نخیر کسی جرعت نداره ب ط بی احترامی کنه
دیانا: اوفف
پارت¹⁶
من دیانا رحیمی هستم ۲۱سالمه
استاد: خش بفرما اونجا جای خالی هست بغل ارسلان بشید
دیانا: چشم رفتم نشستم
ارسلان: خش امدی فسقلی امدی بغل خودم حیف اینجا دانشگاه هست وگرنه مخوردمت
دیانا: اعع فسقلی تویی
ی دفعه یکی از بچه های کلاس بهم گفت خش امدی دختر بد تیپ(مسخره و خنده)
ارسلان: خفه میشی مهشاد
مهشاد: شنا بلدم خفه نمیشم(خنده)
ارسلان: بهترع بشی بعدم خودت بد تیپ هستی
مهشاد: اع....
استاد: بسته وسط کلاس هستما
ارسلان: خوب استاد نگاش کن دوست دخترمو مسخره میکنه
مهشاد: عع از یکی تا حالا این نکبت دوست دخترت شد
ارسلان: بود و هست بعدم خودتی........
دیانا: ارسلان بسته
ارسلان: چش
مهشاد: اخی
ارسلان: بعد کلاس دارم برات
مهشاد: باش
استاد: گفتم بسته
ارسلان ومهشاد: چشم ببخشید
ــــــــــــــــــــــ بعد کلاس ــــــــــــــــــــــــ
ارسلان: دیانا وایسا بیاد مهشاد
دیانا: ارسلان ولش کن
ارسلان: نخیر کسی جرعت نداره ب ط بی احترامی کنه
دیانا: اوفف
۳.۵k
۲۴ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.