ࡃܢܚ݅ࡐ߳ ߊ ܥܼܢ̣ߊ ܝ ܨ
ࡃܢܚ݅ࡐ߳ ߊܥܼܢ̣ߊܝܨ
part:2
𝒟𝒾𝒶𝓃𝒶:
از ارسلان متنفرم
یعنی میشه گفت ࡃܢܚ݅ࡐ߳ ߊܥܼܢ̣ߊܝܨ
16 سالم بود بهم تجاوز کرد
وارد رابطه شدیم عاشقش بودم
اون ازم سو استفاده کرد
فقط منو میخواست که برای فراموشی مهگل
از مهگلم متنفرم اون باعث شد ارسلان از من جدا بشه
تنفری که توی چشمام موج میزنه دقیق معلومه
دختر عملی عوضی
مهگل رفیقم بود بهش اعتماد داشتم مثل چشمام
اومده بهم میگه این دختره کیه
نه این تا حالا منو ندیده
مهگل: ارسلان من باید برم
ارسلان: کجا عشقم
عشقم ازت متنفرم پسر عوضی
مهگل: مامانم حالش بد شده باید برم ایران
ارسلان: اوکی برو چمدونتو جمع کن
مهگل: باشه عشقم
برو دختر نکبت به کی من اعتماد کردم اسم کی رو گذاشتم رفیق
هیچ وقت یادم نمیره لب ساحل پنج صبح
«فلش بک»
- ارسلان اگه یه روز من نباشم چیکار میکنی
+ میرم پشت یکی دیگه
کیفمو محکم بهش کوبوندم
-بگو دیگه
+ بزار اینطوری بگم اگه یه روز تو نباشی من میمیرم
«پایان فلش بک»
با یاد گذشته پوزخند زدم
تازه متوجه نبودم مهگل شدم
رفت محراب زنگ زد
رد کردم
« چی میگی محراب»
پیام داد
« پناه میگه من مامانمو میخوام»
زنگ زدم محراب
«شروع مکالمه»
-جانم مامان
+ مامان کی میای
- عزیزم پیش دایی بمون من میام
+ مامان بیا دیگه
-باشه عزیزم میام
+الان میای
-اره الان میام
«پایان مکالمه»
- آقا جون من پناه زنگ زده میگه که برم پیشش
اقاجون: خب بمون باهم بریم یا بگو محراب بیارش
- نه آقا جون
آقاجون که منظورمو فهمید
اقاجون: اوکی دخترم بگو ارسلان برسونتت
ارسلان: دیانا بلند شو بریم
-خودم میرم
ارسلان: آقا جون میگه باید خود من بیای
- آقا جون من خودم میرم
اقاجون: نه دخترم خود ارسلان برو
اوفف خود این یابو باید برم
ارسلان: بیا این سویچ ماشین بگیر برو تو ماشین من الان میام
سویچ گرفتم رفتم توی ماشین نشستم
مرتیکه چلغوز
اومد
ارسلان: ادرس خونه
ادرسو دادم
توی راه ارسلان دستشو گذاشت روی پام
-چکار میکنی
ارسلان: کارمو میکنم
دستشو وارد شلوارم کرد
اروم ک_ص_مو مالش میداد
-نکن
part:2
𝒟𝒾𝒶𝓃𝒶:
از ارسلان متنفرم
یعنی میشه گفت ࡃܢܚ݅ࡐ߳ ߊܥܼܢ̣ߊܝܨ
16 سالم بود بهم تجاوز کرد
وارد رابطه شدیم عاشقش بودم
اون ازم سو استفاده کرد
فقط منو میخواست که برای فراموشی مهگل
از مهگلم متنفرم اون باعث شد ارسلان از من جدا بشه
تنفری که توی چشمام موج میزنه دقیق معلومه
دختر عملی عوضی
مهگل رفیقم بود بهش اعتماد داشتم مثل چشمام
اومده بهم میگه این دختره کیه
نه این تا حالا منو ندیده
مهگل: ارسلان من باید برم
ارسلان: کجا عشقم
عشقم ازت متنفرم پسر عوضی
مهگل: مامانم حالش بد شده باید برم ایران
ارسلان: اوکی برو چمدونتو جمع کن
مهگل: باشه عشقم
برو دختر نکبت به کی من اعتماد کردم اسم کی رو گذاشتم رفیق
هیچ وقت یادم نمیره لب ساحل پنج صبح
«فلش بک»
- ارسلان اگه یه روز من نباشم چیکار میکنی
+ میرم پشت یکی دیگه
کیفمو محکم بهش کوبوندم
-بگو دیگه
+ بزار اینطوری بگم اگه یه روز تو نباشی من میمیرم
«پایان فلش بک»
با یاد گذشته پوزخند زدم
تازه متوجه نبودم مهگل شدم
رفت محراب زنگ زد
رد کردم
« چی میگی محراب»
پیام داد
« پناه میگه من مامانمو میخوام»
زنگ زدم محراب
«شروع مکالمه»
-جانم مامان
+ مامان کی میای
- عزیزم پیش دایی بمون من میام
+ مامان بیا دیگه
-باشه عزیزم میام
+الان میای
-اره الان میام
«پایان مکالمه»
- آقا جون من پناه زنگ زده میگه که برم پیشش
اقاجون: خب بمون باهم بریم یا بگو محراب بیارش
- نه آقا جون
آقاجون که منظورمو فهمید
اقاجون: اوکی دخترم بگو ارسلان برسونتت
ارسلان: دیانا بلند شو بریم
-خودم میرم
ارسلان: آقا جون میگه باید خود من بیای
- آقا جون من خودم میرم
اقاجون: نه دخترم خود ارسلان برو
اوفف خود این یابو باید برم
ارسلان: بیا این سویچ ماشین بگیر برو تو ماشین من الان میام
سویچ گرفتم رفتم توی ماشین نشستم
مرتیکه چلغوز
اومد
ارسلان: ادرس خونه
ادرسو دادم
توی راه ارسلان دستشو گذاشت روی پام
-چکار میکنی
ارسلان: کارمو میکنم
دستشو وارد شلوارم کرد
اروم ک_ص_مو مالش میداد
-نکن
۸.۱k
۲۰ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.