جغد کوچولوی من🦉:
جغد کوچولوی من🦉:
part: 66
D
بقیه: یعنی ما الان الکی اومدیم
- عزیزم شما الکی نیومدین شامتونو میخورین رقصتونم میرین اینجاها جشن گرفتاری مهگله
: و همینطور رسیدن دخترم به عشقش
سرمو برگردوندم
-بابا
ارش: جانم بابا
پریدم بغل بابا
مهتاب: ببینم دخترم یه بغلمون نشه
- چرا بشه آقا بشه
ارش: دومادم چرا وایساده داره نگاه میکنه بدو بیا
مامان به ارسلان چشمک زد
این یعنی چی
چند مین بعد:
داشتم خود ارسلان میرقصیدم که یهو زانو زد
ارسلان: دیانا کسی که قلبمو مال خودت کردی کسی که وقتی تو چشماش نگاه میکنم نمیتونم از چشماش دل بکنم با من ازدواج میکنی
یه حلقه اورد جلو
- معلومه از این به بعد قراره بشم خانوم کاشی بله بله
ارسلان منو بغل کرده تو هوا چرخوند بقیم دست میزدن
- ارسلان دارم خواب میبینم
ارسلان: رویاهامون به واقعیت پیوسته
5سال بعد:
الان دقیقاً ۵ ساله که از ازدواج منو ارسلان میگذره
اترین: مامان پاتیل بدع خواهش موکنم
ارین: مان بده لطفا
- بچهها پاستیل زیاد بخورین مریض میشینا
اترین: مامانی ملیض نمیشیم تول میدم « مامانی مریض نمیشیم قول میدم»
اومدم چیزی بگم که ارسلان اومد
ارسلان یه دست شاخه گل گرفت سمتم
+تقدیم به زیباترین خانم دنیا
اترین ارین: پس ما چی
ارسلان یه ماشین کنترلی با عروسک باربی آورد
+ اینم تقدیم به خوشگلترین پسر و دختر دنیا
ارسلان بلند شد و اومد لباشو آروم رو لبام قرار داد
اترین: از این کالای بد نوچ نوچ
ارین: حیا تونید جلو بچه
« این رمانم با تموم خوبیاش و بدیاش تموم شد»
«گل سرخ لبای تو
یه دمنوشه اروم میکنه
هرمه هوای تو منو❤
دلم مرده برای تو نرو❤
پیکرم میگیره باتو فرم عاشق شدنو🫀
بلندگوی صدای تو مثه یه گهواره موزیکه💓
با تو دورم از این دنیا❤
و انگار کع تو اغوشت 🫀
یه سیاره کوچیکه🌏✨»
part: 66
D
بقیه: یعنی ما الان الکی اومدیم
- عزیزم شما الکی نیومدین شامتونو میخورین رقصتونم میرین اینجاها جشن گرفتاری مهگله
: و همینطور رسیدن دخترم به عشقش
سرمو برگردوندم
-بابا
ارش: جانم بابا
پریدم بغل بابا
مهتاب: ببینم دخترم یه بغلمون نشه
- چرا بشه آقا بشه
ارش: دومادم چرا وایساده داره نگاه میکنه بدو بیا
مامان به ارسلان چشمک زد
این یعنی چی
چند مین بعد:
داشتم خود ارسلان میرقصیدم که یهو زانو زد
ارسلان: دیانا کسی که قلبمو مال خودت کردی کسی که وقتی تو چشماش نگاه میکنم نمیتونم از چشماش دل بکنم با من ازدواج میکنی
یه حلقه اورد جلو
- معلومه از این به بعد قراره بشم خانوم کاشی بله بله
ارسلان منو بغل کرده تو هوا چرخوند بقیم دست میزدن
- ارسلان دارم خواب میبینم
ارسلان: رویاهامون به واقعیت پیوسته
5سال بعد:
الان دقیقاً ۵ ساله که از ازدواج منو ارسلان میگذره
اترین: مامان پاتیل بدع خواهش موکنم
ارین: مان بده لطفا
- بچهها پاستیل زیاد بخورین مریض میشینا
اترین: مامانی ملیض نمیشیم تول میدم « مامانی مریض نمیشیم قول میدم»
اومدم چیزی بگم که ارسلان اومد
ارسلان یه دست شاخه گل گرفت سمتم
+تقدیم به زیباترین خانم دنیا
اترین ارین: پس ما چی
ارسلان یه ماشین کنترلی با عروسک باربی آورد
+ اینم تقدیم به خوشگلترین پسر و دختر دنیا
ارسلان بلند شد و اومد لباشو آروم رو لبام قرار داد
اترین: از این کالای بد نوچ نوچ
ارین: حیا تونید جلو بچه
« این رمانم با تموم خوبیاش و بدیاش تموم شد»
«گل سرخ لبای تو
یه دمنوشه اروم میکنه
هرمه هوای تو منو❤
دلم مرده برای تو نرو❤
پیکرم میگیره باتو فرم عاشق شدنو🫀
بلندگوی صدای تو مثه یه گهواره موزیکه💓
با تو دورم از این دنیا❤
و انگار کع تو اغوشت 🫀
یه سیاره کوچیکه🌏✨»
۵.۲k
۱۰ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.