ای روح نادیده ی بی نقص ، تو در تن هیچ یک از آدم هایی که م
ای روح نادیدهی بینقص ، تو در تن هیچ یک از آدمهایی که میشناسم و نمیشناسم زندگی نمیکنی. تو ابدا وجود خارجی نداری. صرفا تصویری خیالی هستی که از باورهای غلط و تصورات نادرست و مبهم از کودکی به خوردم دادهاند. تو درست مانند نامت خیالی هستی و شاید در جهانی دیگر زندگی کنی ، اما اینجا جایی برای تو نیست. روح گرسنهی من نمیتواند دستهایت را بگیرد و با تو قدم بزند. روح من تا ابد میبايست گرسنه بماند ، چرا که گرسنه ماندن روحم ، من را به سیر شدن قانع نخواهد کرد. هیچ خط پایانی در این جهان وجود ندارد ، چنان که هربار همه چیز را مرور میکنی به یک تکرار بیهوده میرسی. ای روح نادیده و ای فرشتهی عذاب ، از ذهن من رخت ببند ، پیشانیام را ناامیدانه ببوس و برای همیشه ترکم کن. همواره آنهایی که ترکم کردهاند به من کمک کردهاند تا پشت این خط توقف نکنم و من تو را در خوابهای تعبیر نشدنی و پوچ ملاقات خواهم کرد.
۱۲.۶k
۱۱ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.