ستاره ای بدرخشید و ماهِ مجلس شد
ستاره ای بدرخشید و ماهِ مجلس شد
دلِ رمیده یِ ما را انیس و مونس شد!
✍️در گاه شمارِ تاریخِ ایران و جهان بیست و یکُم (۲۱) آذر ماه برابر با دوازدهم دسامبر ، روزی است بسیار خجسته و با اهمیت، زیرا مصادف است با میلادِ #احمدشاملو « شاعرِ بزرگِ آزادی»! نام و چهره یِ درخشانی که دغدغه هایِ زلال اَش چیزی نبود جز: عشق، عدالت، آزادی و حُرمت به انسان و انسانیت!
احمد شاملو یگانه ای است که زایشِ دوباره یِ چون اوئی بختی بلند می خواهد!
یکشنبه بیست و یکُم آذر ماهِ یک هزار و چهار صد خورشیدی، نود و شش سال از نخستین زاد روزِ او می گذرد. سال گردِ زاد روزِ #شاملویِ- بزرگ در اقصا نقاطِ جهان، بر همه جان هایِ عاشق، بر همه آزادی خواهان، بر همه جان هایِ اندیش مند و بر دوست داران اَش خجسته باد!
#احمدشاملو، یکی از تأثیرگذارترین شخصیت هایِ فرهنگیِ معاصرِ ایران و جهان است در حوزه یِ ادبیات، تحقیق و پژوهش، اشاعه یِ فرهنگِ پیش رو، شعر و ترجمه، روزنامه نگاری و فرهنگ نامه نویسی و...و...
یاد و نام اَش هماره گرامی و جاودانه باد!
شاملویِ بزرگ ورودش را به این جهانِ پُر هیاهو چنین شرح می دهد:
در شبِ سنگینِ برفی بی اَمان
بدین رُباط فرود آمدم
هم از نخست پیرانه خسته.
در خانه ای دل گیر انتظارِ مرا می کشیدند
کنارِ سقاخانه یِ آینه
نزدیکِ خانقاهِ درویشان.
( بدین سبب است شاید
که سایه یِ ابلیس را
هم از اول
همواره در کمینِ خود یافته اَم).
#درجدال_با_خاموشی
از دفتر: مدایحِ بی صِله
دلِ رمیده یِ ما را انیس و مونس شد!
✍️در گاه شمارِ تاریخِ ایران و جهان بیست و یکُم (۲۱) آذر ماه برابر با دوازدهم دسامبر ، روزی است بسیار خجسته و با اهمیت، زیرا مصادف است با میلادِ #احمدشاملو « شاعرِ بزرگِ آزادی»! نام و چهره یِ درخشانی که دغدغه هایِ زلال اَش چیزی نبود جز: عشق، عدالت، آزادی و حُرمت به انسان و انسانیت!
احمد شاملو یگانه ای است که زایشِ دوباره یِ چون اوئی بختی بلند می خواهد!
یکشنبه بیست و یکُم آذر ماهِ یک هزار و چهار صد خورشیدی، نود و شش سال از نخستین زاد روزِ او می گذرد. سال گردِ زاد روزِ #شاملویِ- بزرگ در اقصا نقاطِ جهان، بر همه جان هایِ عاشق، بر همه آزادی خواهان، بر همه جان هایِ اندیش مند و بر دوست داران اَش خجسته باد!
#احمدشاملو، یکی از تأثیرگذارترین شخصیت هایِ فرهنگیِ معاصرِ ایران و جهان است در حوزه یِ ادبیات، تحقیق و پژوهش، اشاعه یِ فرهنگِ پیش رو، شعر و ترجمه، روزنامه نگاری و فرهنگ نامه نویسی و...و...
یاد و نام اَش هماره گرامی و جاودانه باد!
شاملویِ بزرگ ورودش را به این جهانِ پُر هیاهو چنین شرح می دهد:
در شبِ سنگینِ برفی بی اَمان
بدین رُباط فرود آمدم
هم از نخست پیرانه خسته.
در خانه ای دل گیر انتظارِ مرا می کشیدند
کنارِ سقاخانه یِ آینه
نزدیکِ خانقاهِ درویشان.
( بدین سبب است شاید
که سایه یِ ابلیس را
هم از اول
همواره در کمینِ خود یافته اَم).
#درجدال_با_خاموشی
از دفتر: مدایحِ بی صِله
۱۳.۴k
۲۰ آذر ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۳۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.