عاشقانه های شبنم

امروز احساس کردم به یک بیراهه احتیاج دارم، به حسی شبیه گم شدن اما امیدوار به پیدا شدن!
آری، دوست داشتم همه چیزهای معقول زندگی‌ام را به یکباره رها کنم و به سمت آن مسیر نامعقولی حرکت کنم که میدانم، نمیدانم چه در انتهای مسیر رخ خواهد داد.
اما گویی قصد تمام شدن نداشتم سردرگم بودم گویی حالم ساز نبود کلافه شده بودم، فهمیدم که باید بروم جایی و برای مدتی گم شوم.
میدانستم که به یک ندانستن احتیاج دارم.
به یک مسیر، نه یک شروع دوباره.
به یک حرکت، نه یک ادامه.
به یک بی‌هدفی، نه یک برنامه‌ریزی مشخص!
پس تصمیم گرفتم «خودم» را بشناسم.
و اکنون هر قدم که بیشتر در جهان درونی‌ام جلو می‌روم، یک قدم بیشتر در جهان بیرونی پیدا میشوم.
مسیرِ گم شدن در خودم گویی به پیدا شدنم در جهان بیرونی کمک میکند! چه گمشدگی باارزشی.زمانی که حالتون خراب میشه همه رو رها کنید وقدری باخودت خلوت تا انچه که نباید زندگیتون بودولازم بود باشه درجهان بیرونی باقدری تفکر بدستش بیارید

شبنم صداقت ⚙️🌹
دیدگاه ها (۰)

عاشقانه های شبنم

روانشناسی رابطه

عاشقانه های شبنم

عاشقانه های شبنم

داستان نویسی پارت ۱فصل ۱: فرار در شب بارانیباران سیل‌آسا بر ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط