غرور تا عشق ❤💜🔥﹞
غرور تا عشق ❤💜🔥﹞
••┈┈┈┅💜🤤›┅┈┈
#part_24
سورنا بود بود اون اینجا چکار میکرد
یاس: سورنا او این جا چیکار میکنی
سورنا: شما که یادی از ما نمیکنی من اومدم
سورنا یه پسر یود که دورانی که پلیس بودم باهاش رفیق شدم خیلی پسر خوبی بود
یاس: اصلا بعد اون اتفاق دیگه اصلا یادم رفت ببخش
سورنا: حالا بعد فوت رز بهتر شدی
یاس: اره ولی هنوز نمیتونم فراموش کنم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
فلش بک به گذشته
یاس: رز بجنم امروز باید اون باند رو دستگیر کنییم نباید انرژی هسته ای از دس بره
رز: یاسی جونم حرص نخور ما همیشه موفقیم
یاس: صد بار گفتم منو یاسی صدا نکن
رز رفت و منم اماده شدم
رفتم دیدم همه سر جاهاشونن
یاس: امروز روز خیلی مهمه امروز مثل روز های دیگه نیست که بجنگین امروز باید برای نجات کشور و ایالات متحده بجنگین مفهمومه
همع یک صدا گفتن: بله فرمانده
یاس: برین راه بیوفتین
رفتم توی ماشین تا بریم مرز
رز: یاس اون بیچاره ها رو سکته دادی
یاس: بله دیگه ابهت رو
خندیدم که رسیدیم
همع توی جای خود وایسادن که اونها داشتن انرژی هسته ای رو از مرز خارج میکردن
یاس: با علامت من همع محاسرشون کنید
1
2
3
یاس: برسن
به شرعت همع درشون جمع شدیم
یاس: به به یاشار خان ما جمال شما رو دیدیم
یاشار: هه اره
یاس: انرژی رو بده من
یاشار: هه بانو اگه میخواستم بدم بهت که نمیدزدیمش
یاس: میدونی دستور حمله بدم به یه حرکت بهت شلیک میکنم پس تسلیم شو
یاشار اسلحه رو به سمت رز گرفت
یاس: چت شده اسلحه رو بیار پایین
یاشار: میدونم بهترین رفیقت میکشمش و بعد خودم من بخاطر این کوفتی عزیز ترین ادمم رو از دس دادم
یاس: یاشار مادرت برای اینکه از این انرژی درس استفاده بشه شهید شد اسلحه رو بیار پایین الان به رز شلیک کنی مادرت زنده میشه
یاشار: نه ولی دردش رو سینت میزارم
یاس: ما هروز نیرو از دست میدیم دیگه بسه یاشار بخاطر روح پاک مادرت
دیدم اسلحش رو اورد پایین که به رز گفتم بره بگیرش اروم رفت سمتش که یکدفعه جیغ کن یکی شد که... ـ
کیوتا ببخشید سرم شلوغ بود ❤
حمایت کنید که انرژی بگیرم ♥♥
••┈┈┈┈┅‹💜🤤›┅┈┈┈
••┈┈┈┅💜🤤›┅┈┈
#part_24
سورنا بود بود اون اینجا چکار میکرد
یاس: سورنا او این جا چیکار میکنی
سورنا: شما که یادی از ما نمیکنی من اومدم
سورنا یه پسر یود که دورانی که پلیس بودم باهاش رفیق شدم خیلی پسر خوبی بود
یاس: اصلا بعد اون اتفاق دیگه اصلا یادم رفت ببخش
سورنا: حالا بعد فوت رز بهتر شدی
یاس: اره ولی هنوز نمیتونم فراموش کنم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
فلش بک به گذشته
یاس: رز بجنم امروز باید اون باند رو دستگیر کنییم نباید انرژی هسته ای از دس بره
رز: یاسی جونم حرص نخور ما همیشه موفقیم
یاس: صد بار گفتم منو یاسی صدا نکن
رز رفت و منم اماده شدم
رفتم دیدم همه سر جاهاشونن
یاس: امروز روز خیلی مهمه امروز مثل روز های دیگه نیست که بجنگین امروز باید برای نجات کشور و ایالات متحده بجنگین مفهمومه
همع یک صدا گفتن: بله فرمانده
یاس: برین راه بیوفتین
رفتم توی ماشین تا بریم مرز
رز: یاس اون بیچاره ها رو سکته دادی
یاس: بله دیگه ابهت رو
خندیدم که رسیدیم
همع توی جای خود وایسادن که اونها داشتن انرژی هسته ای رو از مرز خارج میکردن
یاس: با علامت من همع محاسرشون کنید
1
2
3
یاس: برسن
به شرعت همع درشون جمع شدیم
یاس: به به یاشار خان ما جمال شما رو دیدیم
یاشار: هه اره
یاس: انرژی رو بده من
یاشار: هه بانو اگه میخواستم بدم بهت که نمیدزدیمش
یاس: میدونی دستور حمله بدم به یه حرکت بهت شلیک میکنم پس تسلیم شو
یاشار اسلحه رو به سمت رز گرفت
یاس: چت شده اسلحه رو بیار پایین
یاشار: میدونم بهترین رفیقت میکشمش و بعد خودم من بخاطر این کوفتی عزیز ترین ادمم رو از دس دادم
یاس: یاشار مادرت برای اینکه از این انرژی درس استفاده بشه شهید شد اسلحه رو بیار پایین الان به رز شلیک کنی مادرت زنده میشه
یاشار: نه ولی دردش رو سینت میزارم
یاس: ما هروز نیرو از دست میدیم دیگه بسه یاشار بخاطر روح پاک مادرت
دیدم اسلحش رو اورد پایین که به رز گفتم بره بگیرش اروم رفت سمتش که یکدفعه جیغ کن یکی شد که... ـ
کیوتا ببخشید سرم شلوغ بود ❤
حمایت کنید که انرژی بگیرم ♥♥
••┈┈┈┈┅‹💜🤤›┅┈┈┈
۲.۹k
۲۹ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.