غرور تا عشق ❤💜🔥»
غرور تا عشق ❤💜🔥»
••┈┈┈┈┅‹💜🤤›┅┈┈┈
part_25
یاس: مراقب باش
که نه دیر شده بود یاشار تیر زده بود
تموم شد همون لحظه فقط اسحلم رو دراوردن زدم به یاشار رفتم بالا سرش
اشکم در اومد
یاس: رز حالت خوب میشه.
انرژی رد داد دستم همینطور اشک میرختم
رز: یا... س مواظب برادرم باش
یاس: نه... ـ تو حق نداری منو. ول کنی
چشاش بسته و جیغ زدم نه
#فلش بک به حال
دست زدم دیدم گریه کردم
سورنا: حالت خوبه
یاس: اره از ارشاویر چخبرر
سورنا: بعد مرگ رز رفت روسیه
یاس :اها
سورنا :اومدم بگم یاشار دستگیر شد الان ایرانیم
دستام مشت شد
یاس :کجاست
سورنا :اروم الان برو خونه برات آدرس میفرستم صبح اونجا باش
یاس :اوک
از خدافظی کردم و به سمت عمارت رفتم
رفتم تو همه با دیدنم پاشدن
مامان :دخترم کجا بودی
یاس :هیجا میخوام برم
اصلا به حرفشون گوش ندادم و اومدم برم
یاس :پدر بزرگ خدافظ
و رفتم سوار شدم با اعصابی داغون یه راس رفتم خونه مجردیم
آه رفتم تو یه راس یه قهوه گذاشتم دم بیاد
اعصابم خراب بود
قهوهم رو برداشتم و و رفتم سمت اتاق و رفتم پرده دادم کنار که با دییدن اون خشکم زد
••┈┈┈┈┅‹💜🤤›┅┈┈┈
دقت کردین حمایتتون کم شده
••┈┈┈┈┅‹💜🤤›┅┈┈┈
part_25
یاس: مراقب باش
که نه دیر شده بود یاشار تیر زده بود
تموم شد همون لحظه فقط اسحلم رو دراوردن زدم به یاشار رفتم بالا سرش
اشکم در اومد
یاس: رز حالت خوب میشه.
انرژی رد داد دستم همینطور اشک میرختم
رز: یا... س مواظب برادرم باش
یاس: نه... ـ تو حق نداری منو. ول کنی
چشاش بسته و جیغ زدم نه
#فلش بک به حال
دست زدم دیدم گریه کردم
سورنا: حالت خوبه
یاس: اره از ارشاویر چخبرر
سورنا: بعد مرگ رز رفت روسیه
یاس :اها
سورنا :اومدم بگم یاشار دستگیر شد الان ایرانیم
دستام مشت شد
یاس :کجاست
سورنا :اروم الان برو خونه برات آدرس میفرستم صبح اونجا باش
یاس :اوک
از خدافظی کردم و به سمت عمارت رفتم
رفتم تو همه با دیدنم پاشدن
مامان :دخترم کجا بودی
یاس :هیجا میخوام برم
اصلا به حرفشون گوش ندادم و اومدم برم
یاس :پدر بزرگ خدافظ
و رفتم سوار شدم با اعصابی داغون یه راس رفتم خونه مجردیم
آه رفتم تو یه راس یه قهوه گذاشتم دم بیاد
اعصابم خراب بود
قهوهم رو برداشتم و و رفتم سمت اتاق و رفتم پرده دادم کنار که با دییدن اون خشکم زد
••┈┈┈┈┅‹💜🤤›┅┈┈┈
دقت کردین حمایتتون کم شده
۲.۲k
۱۱ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.