فکرو خیال مثل یه زهر کشنده افتاده به
فکرو خیال مثل یه زهر کشنده افتاده به
جونم و داره از درون نابودم میکنه
انگار که با یه اشتباه از کل زندگیم جا مونده باشم
من اینجا دنبال مقصر نمیگردم
چون مقصر خودمم
تقصیر خودم بود
حتی میتونم بگم پشیمونم
ولی خب،
چیکار میشه کرد؟
من زمانو از دست دادم
دیگه هم برنمیگرده...
جونم و داره از درون نابودم میکنه
انگار که با یه اشتباه از کل زندگیم جا مونده باشم
من اینجا دنبال مقصر نمیگردم
چون مقصر خودمم
تقصیر خودم بود
حتی میتونم بگم پشیمونم
ولی خب،
چیکار میشه کرد؟
من زمانو از دست دادم
دیگه هم برنمیگرده...
۹.۲k
۰۳ شهریور ۱۴۰۳