امشب پنج ساله که خانواده موندیدم
امشب پنج ساله که خانواده موندیدم
حتی برای یکبار ،دلم برای بچه هاخیلی تنگ شده اما دیگه نمیتونم هیچوقت ببینمشون ،دلم راضی نمیشه بعداینهمه مدت نبودن منواینطوری ببینن این بیماری داره مثل خوره آبم میکنه چیزی ازم نمونده ومن خیلی خجالت میکشم
کسی منواینطوری ببینه خوبیش هم اینه که دیگه به نبودنم عادت کردن یه وقتایی که درد میاذسراغم هیچ. کسی کنارم نیست که اقلا یه لیوان اب بهم بده ،وهمه تقصیرخودمه
حتی برای یکبار ،دلم برای بچه هاخیلی تنگ شده اما دیگه نمیتونم هیچوقت ببینمشون ،دلم راضی نمیشه بعداینهمه مدت نبودن منواینطوری ببینن این بیماری داره مثل خوره آبم میکنه چیزی ازم نمونده ومن خیلی خجالت میکشم
کسی منواینطوری ببینه خوبیش هم اینه که دیگه به نبودنم عادت کردن یه وقتایی که درد میاذسراغم هیچ. کسی کنارم نیست که اقلا یه لیوان اب بهم بده ،وهمه تقصیرخودمه
- ۱.۵k
- ۲۸ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط