امشب پنج ساله که خانواده موندیدم

امشب پنج ساله که خانواده موندیدم
حتی برای یکبار ،دلم برای بچه هاخیلی تنگ شده اما دیگه نمیتونم هیچوقت ببینمشون ،دلم راضی نمیشه بعداینهمه مدت نبودن منواینطوری ببینن این بیماری داره مثل خوره آبم میکنه چیزی ازم نمونده ومن خیلی خجالت میکشم
کسی منواینطوری ببینه خوبیش هم اینه که دیگه به نبودنم عادت کردن یه وقتایی که درد میاذسراغم هیچ. کسی کنارم نیست که اقلا یه لیوان اب بهم بده ،وهمه تقصیرخ‌ودمه
دیدگاه ها (۱)

۴۴بارالها!!!تنهاتومیبینی ومیدانی که چگونه تمام این سالهارا ب...

امامن بخدانسپردمت هنوزبه این امیدکه برای شنیدنش یکروزبازآیی....

فصل رسیدن توتهاست ومن هرروز میرم زیراون درختی که یه روزی باه...

همین دستهایت ...آنقدر دلتنگ دستهایت هستم که اینبار که انهارا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط