💓❤💓❤💓❤💓❤💓❤
💓❤💓❤💓❤💓❤💓❤
تو آن بُتی که پرستیدنت خطایی نیست
و گر خطاست! مرا از خطا ابایی نیست
بیا که در شب گرداب زلف موّاجت
به غیر گوشهی چشم تو ناخدایی نیست
درون خاک، دلم میتپد، هنوز اینجا
به جز صدای قدمهای تو صدایی نیست
نه حرف عقل بزن با کسی نه لاف جنون
که هر کجا خبری هست ادعایی نیست
دلیل عشق فراموش کردن دنیاست
و گرنه بین من و دوست ماجرایی نیست
سفر به مقصد سردرگمی رسید، چه خوب
که در ادامهی این راه ردّ پایی نیست
تو آن بُتی که پرستیدنت خطایی نیست
و گر خطاست! مرا از خطا ابایی نیست
بیا که در شب گرداب زلف موّاجت
به غیر گوشهی چشم تو ناخدایی نیست
درون خاک، دلم میتپد، هنوز اینجا
به جز صدای قدمهای تو صدایی نیست
نه حرف عقل بزن با کسی نه لاف جنون
که هر کجا خبری هست ادعایی نیست
دلیل عشق فراموش کردن دنیاست
و گرنه بین من و دوست ماجرایی نیست
سفر به مقصد سردرگمی رسید، چه خوب
که در ادامهی این راه ردّ پایی نیست
۳.۴k
۰۴ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.