کیش و مات
کیش و مات
پارت 17
مهراب
مهراب : بیا بغلم عشقم
مهشاد هم اومد بغلم وقتی اومد احساس ارامش کردم چقدر بغلش خوب بود
مهراب : مهشاد اونجا رو نگاه ستایش داره دست تو دست رضا میاد یه بوهای خوبی میاد
مهشاد : اره
مهشاد : اووووو کفتار های عاشق میبینم آشتی کردین
رضا : اره دیگه اشتی کردیم اردیا کجان
مهراب : توی اتاق
ستایش : پس ما رفتیم مزاحم عشق بازیتون نمیشیم و رفتن
مهراب : این دوتا چقدر بیشورن به خدا
مهشاد : من حرفی ندارم چون دارم از گشنگی میمیرم
مهراب : پاشو بریم کافه به چیزی بخوریم
مهشاد : بریم
ارسلان
ببین طاها تو دوست صمیمی منی ولی جرا با دوست دخترم ریختی رو هم من که صمیمی تربن دوستت بودم تو هم برای من من همه چیزم رو بهت میگفتم ولی تو چیکار کردی واقعا برات متاسفم
طاها : منم برای تو متاسفم چون تو به دیانا خیانت کردی
ارسلان : چی داری میگی
همون لحظه دیانا وارد اتاق شد و گفت : طاها راست مبگه تو به من خیانت کردی
ارسلان : شوخیتون گرفته؟ دوربین مخفیه؟
دیانا : نه دوربین مخفیه نه شوخی حالا هم نزن زیر خیانتت فیلمش هم هست
ارسلان : نشون بده
دیانا فیلم رو نشون داد
ارسلان : اون مهدیه بود رل سابقم که همش اویزوونم هست و گفت این فیلم رو میفرستم برای دیانا تا ازت جدا شه و موفق شده
دیانا : ولی من اینو تو گوشی تو دیدم
ارسلان : خب یادم رفته بود پاکش کنم اصلا گوشيم رو بده زنگ بزنم به مهدیه
دیانا گوشیم رو داد و منم زنگ زدم مهدیه و بهش گفتم منو با اون فیلم تهدید نکن
مهدیه : وقتی اون فیلم رو فرستادم اون موقعه میفهمی و دوست دخترت باهات به هم میزنه اون که نمیدونه این فیلم مال جند سال پیشه
دیانا : اما الان میدونن خانم مهدیه
مهدیه قط کرد تا بیشتر از این ضایع نشه
دیانا : طاها میشه تنهامون بزاری
طاها : اره من بیرونم
دیانا : ممنون
بلافاصله بعد رفتن طاها دیانا پرید بغلم و گریه کرد
پارت 17
مهراب
مهراب : بیا بغلم عشقم
مهشاد هم اومد بغلم وقتی اومد احساس ارامش کردم چقدر بغلش خوب بود
مهراب : مهشاد اونجا رو نگاه ستایش داره دست تو دست رضا میاد یه بوهای خوبی میاد
مهشاد : اره
مهشاد : اووووو کفتار های عاشق میبینم آشتی کردین
رضا : اره دیگه اشتی کردیم اردیا کجان
مهراب : توی اتاق
ستایش : پس ما رفتیم مزاحم عشق بازیتون نمیشیم و رفتن
مهراب : این دوتا چقدر بیشورن به خدا
مهشاد : من حرفی ندارم چون دارم از گشنگی میمیرم
مهراب : پاشو بریم کافه به چیزی بخوریم
مهشاد : بریم
ارسلان
ببین طاها تو دوست صمیمی منی ولی جرا با دوست دخترم ریختی رو هم من که صمیمی تربن دوستت بودم تو هم برای من من همه چیزم رو بهت میگفتم ولی تو چیکار کردی واقعا برات متاسفم
طاها : منم برای تو متاسفم چون تو به دیانا خیانت کردی
ارسلان : چی داری میگی
همون لحظه دیانا وارد اتاق شد و گفت : طاها راست مبگه تو به من خیانت کردی
ارسلان : شوخیتون گرفته؟ دوربین مخفیه؟
دیانا : نه دوربین مخفیه نه شوخی حالا هم نزن زیر خیانتت فیلمش هم هست
ارسلان : نشون بده
دیانا فیلم رو نشون داد
ارسلان : اون مهدیه بود رل سابقم که همش اویزوونم هست و گفت این فیلم رو میفرستم برای دیانا تا ازت جدا شه و موفق شده
دیانا : ولی من اینو تو گوشی تو دیدم
ارسلان : خب یادم رفته بود پاکش کنم اصلا گوشيم رو بده زنگ بزنم به مهدیه
دیانا گوشیم رو داد و منم زنگ زدم مهدیه و بهش گفتم منو با اون فیلم تهدید نکن
مهدیه : وقتی اون فیلم رو فرستادم اون موقعه میفهمی و دوست دخترت باهات به هم میزنه اون که نمیدونه این فیلم مال جند سال پیشه
دیانا : اما الان میدونن خانم مهدیه
مهدیه قط کرد تا بیشتر از این ضایع نشه
دیانا : طاها میشه تنهامون بزاری
طاها : اره من بیرونم
دیانا : ممنون
بلافاصله بعد رفتن طاها دیانا پرید بغلم و گریه کرد
۵۰.۱k
۰۸ اسفند ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.