بغضی از جنس شیشه راه گلویم را بسته است
بغضی از جنس شیشه راه گلویم را بسته است
بشکند میمیرم
نشکند میمیرم
کاسه ی چه کنم دست گرفته ام میان آوارگی دل پر دردم
پس از فصل آن همه درد کی به مقصد میرسد
دیگر. همانی نیست که به راه افتاده بود
بشکند میمیرم
نشکند میمیرم
کاسه ی چه کنم دست گرفته ام میان آوارگی دل پر دردم
پس از فصل آن همه درد کی به مقصد میرسد
دیگر. همانی نیست که به راه افتاده بود
- ۵.۰k
- ۲۲ خرداد ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط