پارت²
پارت²
#ویو ته
_ اههه ببند دیگه دهنتو جن/ده نمیبینی زنگ زدم
آخه وسط س/کس؟
_ به تو ربطی ندارد بسته دیگه کار دارم گمشو برو
مرسی
_ گمشو برو فقط
سه راند باهاش سک/س کردم ولی بازم میخواست عوضی
¥ ته کارت تموم شد؟
_ آره یونگی بریم
¥ بریم
خودمو مرتب کردم و از شرکت خارج شدم
¥ کجا میری؟
_ بریم بار
¥ چشم
_ راحت باش
¥ باشه
_ حالا شد(لبخند مستطیلی)
#ویو کوک
من تاحالا کیم تهیونگ رو ندیده بودم و اونم منو ندیده بود ولی خب یچیزایی از هم شنیدیم
مست مست کرده بودم حالم روال نبود جیمین فقط میتونست منو نگه داره
& کووووووک آراااااام دردم گرفتتت
+ میخوام بزنمت(کیوت)
& من نیمیخوااااام
+ باید بیخوااااای(کیوت)
& خدایا آخه من چه گناهی کردم
+ گناهه اینه داداش منی(خنده)
& ازخداتم باشه الاغ
جیمیییییین بیا مهمون جدید اومد
& وای خدایا اومدم
+ من چقدر خوشجلمم
& کوک بیا بشین اینجا
+ باشه
نشسته بودم رو صندلی و سرم رو میز بود داشتم با انگشتان بازی میکردم جیمین هم همش نگاهش به من بود که یکی کنارم نشست و بوی عطرش دیوونه ام کرد....
یه نگاه کردم یه مرد خیلی خوشتیپ و هیکلی بود فک کنم خرپول بود چون بادیگارد و اینا داشت بلند شدم و بهش زل زدم
_ اممم خوبید جناب؟
+ اوم
_ فک کنم مستید
+ اوم
& قربان متاسفم برادرم مست کرده به حرفاش توجه نکنید
_ نه اتفاقا برادر کیوتی دارین
& کلی گفتم دیگه
+ تو اسمت چیه؟(مست)
_ میشه نگم؟
+ باشه نگو چند سالته؟
_ بیست و هشت
+ بزرگ تر از منی
_ آها
+ خیلی خوشگلیا
_ اوه ممنونم همچنین جناب
+( کیوت)
#ویو ته
خیلی کیوت بووووود واقعا اولین پسری بود که انقدر دلم براش ریخت خیلی ناز بوووود
+ میشه ببوسمت؟
_هاااا؟( تعجب)
+ میشه ببوسمت(نزدیکش میشه)
_ عامممم
+ میبوسمت
که لباش و گذاشت رو لبام و مک زد کم مونده بود بیفته واسه همین کمشرشو گرفتم و نشوندمش رو پاهام که داداشش اومد و اون حس خوب ازم گرفت
& یا علیییی کوکککککک گمشو بیا اینورررررر
+ نوموخوااام
_(نگاه)
& واقعا متاسفم آقا
که بردتش اسمش کوک بود فک کنم که دیدم یونگی محو یجاعه
_ هوی الاغ کجا رو نگاه میکنی؟
¥ پسره چه خوشگل بود
_ آره کیوت بود مزه لبش...
¥ بابا من اونو نمیگم که
_ پس کدوم
¥ اوناهاش داداشش
که یجا رو نشون داد به جایی که اشاره کرد نگاه کردم داداش کوک داشت جمعش میکرد واقعا راست میگفت حواسم به داداشش نبود اونم خیلی خوشگل بود
_ خب این یعنی چی( شوخی)
¥ عهعه نمیدونم ولم کن
_(خنده)
#ویو ته
_ اههه ببند دیگه دهنتو جن/ده نمیبینی زنگ زدم
آخه وسط س/کس؟
_ به تو ربطی ندارد بسته دیگه کار دارم گمشو برو
مرسی
_ گمشو برو فقط
سه راند باهاش سک/س کردم ولی بازم میخواست عوضی
¥ ته کارت تموم شد؟
_ آره یونگی بریم
¥ بریم
خودمو مرتب کردم و از شرکت خارج شدم
¥ کجا میری؟
_ بریم بار
¥ چشم
_ راحت باش
¥ باشه
_ حالا شد(لبخند مستطیلی)
#ویو کوک
من تاحالا کیم تهیونگ رو ندیده بودم و اونم منو ندیده بود ولی خب یچیزایی از هم شنیدیم
مست مست کرده بودم حالم روال نبود جیمین فقط میتونست منو نگه داره
& کووووووک آراااااام دردم گرفتتت
+ میخوام بزنمت(کیوت)
& من نیمیخوااااام
+ باید بیخوااااای(کیوت)
& خدایا آخه من چه گناهی کردم
+ گناهه اینه داداش منی(خنده)
& ازخداتم باشه الاغ
جیمیییییین بیا مهمون جدید اومد
& وای خدایا اومدم
+ من چقدر خوشجلمم
& کوک بیا بشین اینجا
+ باشه
نشسته بودم رو صندلی و سرم رو میز بود داشتم با انگشتان بازی میکردم جیمین هم همش نگاهش به من بود که یکی کنارم نشست و بوی عطرش دیوونه ام کرد....
یه نگاه کردم یه مرد خیلی خوشتیپ و هیکلی بود فک کنم خرپول بود چون بادیگارد و اینا داشت بلند شدم و بهش زل زدم
_ اممم خوبید جناب؟
+ اوم
_ فک کنم مستید
+ اوم
& قربان متاسفم برادرم مست کرده به حرفاش توجه نکنید
_ نه اتفاقا برادر کیوتی دارین
& کلی گفتم دیگه
+ تو اسمت چیه؟(مست)
_ میشه نگم؟
+ باشه نگو چند سالته؟
_ بیست و هشت
+ بزرگ تر از منی
_ آها
+ خیلی خوشگلیا
_ اوه ممنونم همچنین جناب
+( کیوت)
#ویو ته
خیلی کیوت بووووود واقعا اولین پسری بود که انقدر دلم براش ریخت خیلی ناز بوووود
+ میشه ببوسمت؟
_هاااا؟( تعجب)
+ میشه ببوسمت(نزدیکش میشه)
_ عامممم
+ میبوسمت
که لباش و گذاشت رو لبام و مک زد کم مونده بود بیفته واسه همین کمشرشو گرفتم و نشوندمش رو پاهام که داداشش اومد و اون حس خوب ازم گرفت
& یا علیییی کوکککککک گمشو بیا اینورررررر
+ نوموخوااام
_(نگاه)
& واقعا متاسفم آقا
که بردتش اسمش کوک بود فک کنم که دیدم یونگی محو یجاعه
_ هوی الاغ کجا رو نگاه میکنی؟
¥ پسره چه خوشگل بود
_ آره کیوت بود مزه لبش...
¥ بابا من اونو نمیگم که
_ پس کدوم
¥ اوناهاش داداشش
که یجا رو نشون داد به جایی که اشاره کرد نگاه کردم داداش کوک داشت جمعش میکرد واقعا راست میگفت حواسم به داداشش نبود اونم خیلی خوشگل بود
_ خب این یعنی چی( شوخی)
¥ عهعه نمیدونم ولم کن
_(خنده)
۶.۰k
۰۴ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.