برای ماندن او
برای ماندن او
همچون سربازی زخمی
با آخرین رمق جنگیدم
اما دریغ...
هیچ دستی برای نگهداشتنم دراز نشد.
من، پناه بیپناهان شدم
زخمهای تنهایی دیگران را مرهم نهادم،
اما خود
در عمیقترین باتلاق غربت،
بیصدا فرو رفتم
آنچنان خاموش،
که حتی نبودنم نیز
به چشم هیچکس نیامد
همچون سربازی زخمی
با آخرین رمق جنگیدم
اما دریغ...
هیچ دستی برای نگهداشتنم دراز نشد.
من، پناه بیپناهان شدم
زخمهای تنهایی دیگران را مرهم نهادم،
اما خود
در عمیقترین باتلاق غربت،
بیصدا فرو رفتم
آنچنان خاموش،
که حتی نبودنم نیز
به چشم هیچکس نیامد
- ۱۳.۷k
- ۰۸ شهریور ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط