فیک جونگکوک: تاته مائه
فیکجونگکوک: تاتهمائه
part⁴⁴
" آدم به اولویتش خیانت نمیکنه من عاشقانه میپرستیدمش ولی اون به عشقم نسبت بهش خیانت کرد اون با یه زن دیگه خوابید "a.t
دکتر: ا.ت(کمی بلند و عصبی)
دکتر:خودشم بهت گفت مست بوده تو رو با یکی دیگه توی کلاب اشتباه دیده(عصبی)
" وقتی نمیتونه مستی تحمل کنه و جلوی خودشو نگیره مشروب نخوره "a.t
دکتر: خب از دستت اعصبانی بوده خواسته با مشروب خوردن خودشو خالی کنه
" اون میدونست اون شب قرار نیست برم خونه "a.t
دکتر: ا.ت اون شب اتفاق دیگهاَم افتاد؟
_او شب_
توی دفترش نشسته بود به در زل زده بود
امشب شیفت شبش بود باید توی بیمارستان میموند
(توی بیمارستان دکتره)
در اتاق باز شد و همکار وارد دفتر شد
" چیزی شده؟ "a.t
_ ا.ت من... وضعیت مالیم خوب نیست نیاز به پول دارم به هر کی گفتم این کارو برام نکرد
" کمکی از دستم برمیاد؟ "a.t
_ میشه امشب من به جای تو شیفت وایسم تا به حقوقم اضافه شه آخه دستم بدجوری تنگه
" اره اره چرا که نه "a.t
_ واقعا؟
" اره تو به جای من شیفت وایسا "a.t
_ وای ا.ت ازت خیلی ممنونم
" خواهش میکنمکاری نکردم فقط اگه بخوای میتونم بهت پول قرض بدم "a.t
_ چی؟ نه نه اصلا همین که شیفت وایسم برام کافیه
" اگه بازمکمکی خواستی میتونی روم حساب کنی "a.t
_حتما
سوار ماشینش شد
بهش نگفت که شیفت واینمیسه و داره برمیگرده خونه میخواست سوپرایزش کنه
بنابراین جلوی یک سوپر مارکت ایستاد و کیک مورد علاقشو گرفت
رسید
وارد خونه شد
همه جا تاریک بود و هیچ چراغی روشن نبود
به فکر اینکه توی اتاقه آروم از پلهها بالا رفت تا متوجه حضورش نشه
چراغ اتاق روشن بود و در اتاق نمیه باز
نزدیک در شد ولی صدا مانع ورودش به اتاق شد
صدای بوسه بود
بوسه های عمیقی که اتاق پُر کرده بود اونم توی اتاق دختر و جئون
آرزو میکرد اون چیزی که توی سرش نباشه
با تردید در اتاق باز کرد و با ترسش روبهرو شد
مَردی که عاشقش بود با زنی دیگر روی تخت بودند
خشکش زده بود و به صحنهای دلخراش جلوش خیره شده بود
' نمیشه امکان نداره ، جونگکوک با من همچین کاری نمیکنه '
' حتما مسته باید قبل از اینکه کار اشتباهی کنه ازش دورش کنم '
داشت لباسشو در میآورد ولی به عقب هل داده شد و مانع کارش شد
" داری چه غلطی میکنی؟(داد) "jk
با داد ی که زد سر جاش ایستاد
اون زن جلو آمد و خودشو به جئون چسبوند
+ ... همین الان گمشو بیرون
با حرفش عصبانی شد
" کسی که باید از این خونه گمشه بیرون توی نه من "a.t
موهای دختر توی مشتش گرفت که جیغ بلندی کشید خواست از روی تخت بندازدش پایین که با سیلی محکمی که به گوشش خورد اون روی زمین افتاد
فَرد اشتباهی زدش
جئون محکم زد توی گوش معشوقش
اینقدر محکم زده بود که گوشه لبش پاره شده بود
روی زمین افتاده
part⁴⁴
" آدم به اولویتش خیانت نمیکنه من عاشقانه میپرستیدمش ولی اون به عشقم نسبت بهش خیانت کرد اون با یه زن دیگه خوابید "a.t
دکتر: ا.ت(کمی بلند و عصبی)
دکتر:خودشم بهت گفت مست بوده تو رو با یکی دیگه توی کلاب اشتباه دیده(عصبی)
" وقتی نمیتونه مستی تحمل کنه و جلوی خودشو نگیره مشروب نخوره "a.t
دکتر: خب از دستت اعصبانی بوده خواسته با مشروب خوردن خودشو خالی کنه
" اون میدونست اون شب قرار نیست برم خونه "a.t
دکتر: ا.ت اون شب اتفاق دیگهاَم افتاد؟
_او شب_
توی دفترش نشسته بود به در زل زده بود
امشب شیفت شبش بود باید توی بیمارستان میموند
(توی بیمارستان دکتره)
در اتاق باز شد و همکار وارد دفتر شد
" چیزی شده؟ "a.t
_ ا.ت من... وضعیت مالیم خوب نیست نیاز به پول دارم به هر کی گفتم این کارو برام نکرد
" کمکی از دستم برمیاد؟ "a.t
_ میشه امشب من به جای تو شیفت وایسم تا به حقوقم اضافه شه آخه دستم بدجوری تنگه
" اره اره چرا که نه "a.t
_ واقعا؟
" اره تو به جای من شیفت وایسا "a.t
_ وای ا.ت ازت خیلی ممنونم
" خواهش میکنمکاری نکردم فقط اگه بخوای میتونم بهت پول قرض بدم "a.t
_ چی؟ نه نه اصلا همین که شیفت وایسم برام کافیه
" اگه بازمکمکی خواستی میتونی روم حساب کنی "a.t
_حتما
سوار ماشینش شد
بهش نگفت که شیفت واینمیسه و داره برمیگرده خونه میخواست سوپرایزش کنه
بنابراین جلوی یک سوپر مارکت ایستاد و کیک مورد علاقشو گرفت
رسید
وارد خونه شد
همه جا تاریک بود و هیچ چراغی روشن نبود
به فکر اینکه توی اتاقه آروم از پلهها بالا رفت تا متوجه حضورش نشه
چراغ اتاق روشن بود و در اتاق نمیه باز
نزدیک در شد ولی صدا مانع ورودش به اتاق شد
صدای بوسه بود
بوسه های عمیقی که اتاق پُر کرده بود اونم توی اتاق دختر و جئون
آرزو میکرد اون چیزی که توی سرش نباشه
با تردید در اتاق باز کرد و با ترسش روبهرو شد
مَردی که عاشقش بود با زنی دیگر روی تخت بودند
خشکش زده بود و به صحنهای دلخراش جلوش خیره شده بود
' نمیشه امکان نداره ، جونگکوک با من همچین کاری نمیکنه '
' حتما مسته باید قبل از اینکه کار اشتباهی کنه ازش دورش کنم '
داشت لباسشو در میآورد ولی به عقب هل داده شد و مانع کارش شد
" داری چه غلطی میکنی؟(داد) "jk
با داد ی که زد سر جاش ایستاد
اون زن جلو آمد و خودشو به جئون چسبوند
+ ... همین الان گمشو بیرون
با حرفش عصبانی شد
" کسی که باید از این خونه گمشه بیرون توی نه من "a.t
موهای دختر توی مشتش گرفت که جیغ بلندی کشید خواست از روی تخت بندازدش پایین که با سیلی محکمی که به گوشش خورد اون روی زمین افتاد
فَرد اشتباهی زدش
جئون محکم زد توی گوش معشوقش
اینقدر محکم زده بود که گوشه لبش پاره شده بود
روی زمین افتاده
۱۵.۱k
۲۲ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.