روانی تو

روانیِ تو
p:7

«ا.ت»
رفتم داخل عمارت که با جسمی برخورد کردم
سرمو بالا اوردم با دیدن اخمای در هم رفته ی ارباب عقب رفتم
_: چرا جیغ زدی
: چ چیزی نبود
_: چیزی نبود که اینقدر جیغ زدی
: ن نه نبود
_: از این به بعد داخل حیاط نمیرین
: چ چشم

سریع رفتیم داخل اتاق و خوابیدیم

«کوک»

✓: چرا قلاده سگا باز بود
_: باید از تو اجازه بگیرم؟
✓: نه اما سگا داشتن به اون دوتا خدمتکار حمله میکردن اگر من نمیومدم یه بلایی سرشون میومد
_: خدمتکارا مهم نیستن ارزششون هم از خوراک سگای منم کمتره
✓: پس یعنی ا.ت هم مهم نیست نه

با شنیدنش اسمش اخم کردم و لب زدم
_: جرعت نکن درموردش حرف بزنی
✓: چرا نکنه شازده عاشق شده؟
_: جیمین بس کن چرا باید عاشق دختر دشمنم بشم هوم؟
✓: اما هرموقع اسمش و از زبون یه پسر میشنوی عصبی میشی

لایک: ۲٠
دیدگاه ها (۴)

روانیِ تو p: 8بهش جوابی ندادم بهتر بود حرف نزنم ✓: چرا اورد...

روانیِ تو p: 6«ا.ت» ارباب با چشای عصبی نگامون کرد _: شماها چ...

هرزه ی حکومتی پارت ۲که کوک بلند شد و.... رفت سمت ا/ت ونشست ک...

love Between the Tides²⁶رفتم سوار ماشین شدم تهیونگ: دو ساعت ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط