روانی تو

روانیِ تو
p: 8

بهش جوابی ندادم بهتر بود حرف نزنم

✓: چرا اوردیش اینجا
_: من از اول نقشم این بود این دخترو بیارم تو عمارت که خودش اومد تو دامم
✓: برای عذاب دادنش؟
_: بعد از اینکه بهش صدمه زدم ولش میکنم بره
✓: تو که اینقدر بی رحم نبودی
_: حالا میبینی بی رحم شدم مهم نیست مهم اینع انتقام بگیرم
✓: چه انتقامی کوک؟
_: پدرش اول ابرو خانوادمون رو برد بعدش شروع کرد به تهدید کردن پدرم که اگر مادرمو نکشه اموالشو بالا میکشه و کل خاندان جئون رو با خاک یکسان میکنه پدرم قاتل خواهر و مادرم و داداش کوچولوم شد من از اونجا فرار کردم
اخرش فهمیدم پدرمو اتیش زده از اون موقع دنبال انتقامم
✓: پدرش چه مشکلی باهاتون داشت؟
_: کیم عاشق مادرم بوده اما مادرم به کیم گفت که پدرمو دوست داره پدرم برای حرص دراوردن کیم تو عروسی دعوتش میکنه از این به بعد پدرم و کیم باهم دشمن میشن جس عشق کیم به مادرم تبدیل به نفرت میشه و انتقام میگیره حالا هم نوبت منه انتقام بگیرم
✓: میخوای چیکار کنی
_: عذابش بدم دخترش و عذاب میدم تا اون عذاب بکشه ابروشونو مثل خودش میبرم کاری میکنم خودش با دستای خودش دخترشو بکشه
مدرکای فیک و فوتوشاپ درمود دخترش درست میکنم و تموم مدرکارو پخش میکنم تا ابرو واسه ی کیم نمونه

لایک: ۲۵
دیدگاه ها (۲)

روانیِ تو p: 9«جیمین» با حرفاش میشد نفرت و از تو چشاش دیدحقم...

روانیِ تو p:7«ا.ت» رفتم داخل عمارت که با جسمی برخورد کردمسر...

چند شاتی #درخواستیpart: ⁵یه نکته مهم توجه کنید: ﴿پدر و عموی ...

دو پارتی _ گذشته فان _ funny past

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط