مرورگر شما از پخش ویدیو پشتیبانی نمی‌کند.

مرورگر شما از پخش ویدیو پشتیبانی نمی‌کند.

مرورگر شما از پخش ویدیو پشتیبانی نمی‌کند.

انگار مرگ تنها چیزیه که باهام مهربونه خستگیم از جنس خوا

انگار مرگ، تنها چیزیه که باهام مهربونه. خستگیم از جنس خواب نیست... از جنس نبودنه. دارم زیر بار زنده‌ بودن له می‌شم. دیگه هیچ‌چیزی درد نمی‌کنه، چون دیگه چیزی ازم نمونده. خودکشی برام پایان نیست... نجاته. لبخند می‌زنم، ولی هر شب به مرگ فکر می‌کنم. این زندگی نیست... شکنجه‌ست با نفس. دیگه نمی‌خوام بجنگم، نمی‌خوام باشم. هر شب می‌میرم، فقط جنازه‌م هنوز راه می‌ره. خسته‌ام از خستگی، از بودن، از تحمل...

قاصدک تنها💔
دیدگاه ها (۰)

«رفتن بی‌صدا» دیگر توان ایستادن نمانده…انگار روحم، سال‌ها پی...

تو رسمی تو شناسنامه‌م نیستی، ولی توی قلبم با مهر خواهر ثبت ش...

⁨کجا نوشته‌اند که دوباره می‌بینیش؟پس این‌بار که دیدیش…خوب نگ...

به چه کسی باید بگویم دیگر نمی‌توانم؟و خستگی از جانم سرازیر ش...

این ادیت جدیدمه ولی هنوز کاملش نکردم

__________________یه مدته حس می‌کنم دارم زیر فشارِ همه‌چی له...

تکپارتی متیو

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط