من خیلی سعی کردم فراموشت کنم سئول رو

من خیلی سعی کردم فراموشت کنم؛ سئول رو
فراموش کردم ، عینکتو و فراموش کردم، لباس عادت های بچگونت ات و فراموش کردم، آدمای زندگیم و فراموش کردم، من هر چیزی که به تو ربط داشت رو فراموش کردم...بجز خودت...من خواستم تو رو فراموش کنم اما به جاش فراموش کردنت رو هم فراموش کردم."
کیم تهیونگ،17 سپتامبر 1991

‌‌‌
























































































































_کافه تهکوک #TK












































































































the memories of with you
دیدگاه ها (۲)

- من به عشق اساطیری اعتقاد دارم، ته. مثل جک و رز، رومئو و ژو...

آوای پیانو، در سکوت مرگبار شب طوفانی، مانند ناله‌ی روحی زج...

این تو رو میترسونه؟ کوک : من نمیخوام تنها باشم! {اسلاید ب...

روزی دختر جوانی از من پرسید تو از عاشقی چه میدانی؟گفتم:من دو...

ظهور ازدواج )( فصل سوم ) پارت ۴۸۱ اما یه درد و ترس و دلتنگي ...

ظهور ازدواج )( فصل سوم ) پارت ۴۷۱ I'm going under, and this ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط