Yakuza part 7
ا/ت ویو : فردا از بیمارستان باهام تماس گرفتن ازم خواستن که میخوام پروسه درمان مامانم شروع کنم با نه استرس داشتم مامان تا خیلی حالش بدتر شده بود باید این درمان شروع میکردم ولی من هزینش نداشتم مامانم حتی نمیدونه ک پسر یاکوزا ازم خواسته زنش بشم مامانم خواب بود برای همین حاضر شدم که برم بیمارستان تا بتونم بهتر درمورد هزینش و پروسه درمان بدون لباسام عوض کردم کیفم و برداشتم از در خونه اومدم بیرون شوگا درست رو به روم بود انگار از همون اول منتظرم بوده ولی برای چی
*داشت سیگار میکشید رفتی سمتش جلوش وایسادی و سیگار از لبش گرفتی
اگه میخوای زنت باشم نمیتونی سیگار بکشی
- چرا نتونم هوم ؟
چون من زنتم و نمیخوام که اومم سیگار بکشی
- کجا میخواستی بری
بیمارستان
- بیمارستان ؟
بهم زنگ زدن میخواستن ببین پروسه درمان مامانم شروع میکنم یا نه
- که اینطور اوم پس باهات میام
چرا نمیخوام برام حرف در بیاری دیگه تو محلمون
- اهمیتی ام داره مگه حالا راه بیوفت بریم بیمارستان
ای خدا باشه
*راه افتادیم میرفتین سمت بیمارستان شوگا ام پشت میومد سوار اوتوبوس شدین اونم سرش انداخت پایین پشت اومد
راننده : اوی پسر هنوز بیدار نشدی انگار باید کارتت بزنی
*شوگا برمیگرده فقط نگاش میکنه
عااا من هزینش میدم
*براش کارت میزنی و میری میشنی ته که شوگا ام میاد میشنع کنارت
نباید همینطوری سوار اوتوبوس بشی
- اومم
*اون بردن هیچ حرفی بهت نگا میکرد
آنقدر بهم نگا نکن
- چرا نکنم
خجالت میکشم
*شوگا تک خنده ای کرد و به صندلی لم داد و چشاش بست شروع کردی با چشات بیشتر برندازش کردن
که رسیدین به بیمارستان از اوتوبوس پیاده شدین رفتین داخل داشتی با دکتر حرف میزدی و شوگا هم کنارت بود به حرفا گوش میکرد ولی نگاهش جای دیگه ای بود
دکتر : برای اینکه درمان شروع کنیم باید نصف هزینه پرداخت بسه تا بتونیم انجامش بدیم
ام هزینش چقدر میشه اگه بخوام شروعش کنم
دکتر : صد میلیون وون
هزینش یکم
دکتر : برای شروع درمان میتونید از ۴۰ میلیون شروع کنید
- لازم نیست پروسه درمان شروع میکنیم
دکتر : پس خوبه فردا مادرت به بیمارستان بیار برای شروع درمانش
چی ب باشه
* دکتر از اتاق رفت بیرون تو نگاش کردی
چرا این حرف زدی وقتی هنوز من قبول نکرده بودم هزینش زیاده
-مهم نیست
مهم نیست برای من هست چرا گفتی
( داشتی همینطوری برای خودت جیغ جیغ میکردی و دست بالا پایین میکرد)
*دستات گرفت تو دستش بالا سرت پین کرد و عقب عقب بردت سمت دیوار بوسیدت تو شک به تمام معنا بودی و سکوت کل اتاق گرفته بود در تا آخر باز بود اون به بوسیدن لبات ادامه میداد که از اتاق رفتین بیرون تلاش میکردی عادی جلوه بدی تا موقعی که کارای مامانت انجام بدی ..........
*داشت سیگار میکشید رفتی سمتش جلوش وایسادی و سیگار از لبش گرفتی
اگه میخوای زنت باشم نمیتونی سیگار بکشی
- چرا نتونم هوم ؟
چون من زنتم و نمیخوام که اومم سیگار بکشی
- کجا میخواستی بری
بیمارستان
- بیمارستان ؟
بهم زنگ زدن میخواستن ببین پروسه درمان مامانم شروع میکنم یا نه
- که اینطور اوم پس باهات میام
چرا نمیخوام برام حرف در بیاری دیگه تو محلمون
- اهمیتی ام داره مگه حالا راه بیوفت بریم بیمارستان
ای خدا باشه
*راه افتادیم میرفتین سمت بیمارستان شوگا ام پشت میومد سوار اوتوبوس شدین اونم سرش انداخت پایین پشت اومد
راننده : اوی پسر هنوز بیدار نشدی انگار باید کارتت بزنی
*شوگا برمیگرده فقط نگاش میکنه
عااا من هزینش میدم
*براش کارت میزنی و میری میشنی ته که شوگا ام میاد میشنع کنارت
نباید همینطوری سوار اوتوبوس بشی
- اومم
*اون بردن هیچ حرفی بهت نگا میکرد
آنقدر بهم نگا نکن
- چرا نکنم
خجالت میکشم
*شوگا تک خنده ای کرد و به صندلی لم داد و چشاش بست شروع کردی با چشات بیشتر برندازش کردن
که رسیدین به بیمارستان از اوتوبوس پیاده شدین رفتین داخل داشتی با دکتر حرف میزدی و شوگا هم کنارت بود به حرفا گوش میکرد ولی نگاهش جای دیگه ای بود
دکتر : برای اینکه درمان شروع کنیم باید نصف هزینه پرداخت بسه تا بتونیم انجامش بدیم
ام هزینش چقدر میشه اگه بخوام شروعش کنم
دکتر : صد میلیون وون
هزینش یکم
دکتر : برای شروع درمان میتونید از ۴۰ میلیون شروع کنید
- لازم نیست پروسه درمان شروع میکنیم
دکتر : پس خوبه فردا مادرت به بیمارستان بیار برای شروع درمانش
چی ب باشه
* دکتر از اتاق رفت بیرون تو نگاش کردی
چرا این حرف زدی وقتی هنوز من قبول نکرده بودم هزینش زیاده
-مهم نیست
مهم نیست برای من هست چرا گفتی
( داشتی همینطوری برای خودت جیغ جیغ میکردی و دست بالا پایین میکرد)
*دستات گرفت تو دستش بالا سرت پین کرد و عقب عقب بردت سمت دیوار بوسیدت تو شک به تمام معنا بودی و سکوت کل اتاق گرفته بود در تا آخر باز بود اون به بوسیدن لبات ادامه میداد که از اتاق رفتین بیرون تلاش میکردی عادی جلوه بدی تا موقعی که کارای مامانت انجام بدی ..........
۳.۸k
۰۱ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.