رمان ملک قلبم
رمان ملک قلبم
پارت ۶۰
دیانا، دیدی اونجوری نیست
ارسلان، نباشه نوک انگشت کسی بهت بخوره میمیرم
دیانا، چرا بمیری دورت بگردم
ارسلان، من دورت بگردم
دیانا،ارسلان من تشنمه برم آب بخورم
ارسلان، برو
ستایش، ای کلک قایمکی شوهر کردی منم کشک
دیانا، کل داستان رو گفتم آره دیگه این شد
ستایش، یعنی دوست داره
دیانا، آره منم دوسش دارم
ستایش، به پای هم پیر بشید
دیانا،قربونت
ارسلان، دیانااا
دیانا، اومدم من برم پیش ارسی
جونم
ارسلان، بشین پیشم
دیانا، نشستم کنارش
... نیم ساعت بعد
۵ تا پارت آخر شبی
حمایت بشه ۵ نفر دیگه به ۲۴۰
پارت ۶۰
دیانا، دیدی اونجوری نیست
ارسلان، نباشه نوک انگشت کسی بهت بخوره میمیرم
دیانا، چرا بمیری دورت بگردم
ارسلان، من دورت بگردم
دیانا،ارسلان من تشنمه برم آب بخورم
ارسلان، برو
ستایش، ای کلک قایمکی شوهر کردی منم کشک
دیانا، کل داستان رو گفتم آره دیگه این شد
ستایش، یعنی دوست داره
دیانا، آره منم دوسش دارم
ستایش، به پای هم پیر بشید
دیانا،قربونت
ارسلان، دیانااا
دیانا، اومدم من برم پیش ارسی
جونم
ارسلان، بشین پیشم
دیانا، نشستم کنارش
... نیم ساعت بعد
۵ تا پارت آخر شبی
حمایت بشه ۵ نفر دیگه به ۲۴۰
۱۱.۴k
۱۲ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.