می دونی چیه

می دونی چیه ...

کاشکی من بهار بودم.
به من که می رسیدی ، زیبا می شدی .
گل می دادی ، جون می گرفتی ، دنیات میشد بهشت ...

کاشکی تابستون بودم .
به من که می رسیدی ، به بر و بار
می نشستی ، میوه می دادی ، به همه دنیا فخر می فروختی .دردونه‌‍ روزهای گرمم
می شدی ...

کاشکی پاییز بودم .
به من که می رسیدی ، رنگ و روی عاشق کش دلبرانه پیدا می کردی ، بارون آبان تنت رو می بوسید ، پرنده می شدی و کوچ
می کردی به هرکجا که دلت گرمه ...

هرچه بودم ، بودم . هروقت که بودم از گردش ایام ، بودم ...

کاش اما ، ای تن تو ساقه ی تُرد خیال انگیز من ، این همه زمستون نبودم ...

که بترسم از این که بغلت کنم و منجمد بشی و یادت بره اینجا کسی هست که تنها به هوای تو هست ...
دیدگاه ها (۵)

چقدر دوست دارم عاشقانه ی تازه ای بگویم ...چقدر دلتنگم برای ن...

نه بابا خندونیم ... انگار ما دیوونه ایم بشینیم غروب دوشنبه ب...

یک/ من آدم مناسبیم برای این که غصه‌ی تنهایی بقیه را بخورم .....

به دکتر گفتم من اصلا یادم نمیاد کسی خواسته‌ باشه از من دلجوی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط