رومئو

رومئو:
اگر با دست بی‌ارزشم
این معبد مقدس را آلوده کنم،
تاوانی که می‌پردازم این است:
لب‌هایم، دو زائر سرخ‌شده، آماده‌اند
تا این لمس خشن را با بوسه‌ای لطیف جبران کنند.
ژولیت:
ای زائر خوب، به دستت زیادی بد می‌کنی،
که این‌گونه احترام‌آمیز عبادت می‌کند؛
زیرا قدیسان دست‌هایی دارند که زائران لمس می‌کنند،
و بوسهٔ زائران در هم‌فشردن کف دست‌هاست.
رومئو:
مگر قدیسان و زائران مقدس لب ندارند؟
ژولیت:
چرا، زائر خوب، لب‌هایی که باید در دعا استفاده شوند.
رومئو:
آه، پس ای قدیس عزیز، بگذار لب‌ها همان کاری را کنند که دست‌ها می‌کنند؛
آن‌ها دعا می‌کنند، تو اجابت کن، مبادا ایمان به ناامیدی بدل شود.
-رومئو و ژولیت
دیدگاه ها (۰)

می‌دونی چرا بهت میگم سیگار نکش تهیونگ ؟ چون وقتی اون نخای لع...

«. За ее бесконечную красоту .»

من بازهم ازغمی که سال‌ها درسینه‌ام حبس‌وبه نابودی کشیده شده ...

عزیزکرده‌ی‌من!مدتی‌ کم‌ از‌ دیدارمان‌ میگذرد، اما نمیدانم‌ چ...

{یا هادی ع..}

مادر نامت را که می نویسمقلم می لرزددل می لرزدجهان آرام می شو...

﷽ 📣📣📣📣📣⚫️گلایه ی بسیار سنگین سیدالشهدا علیه السلام از زائران...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط