رمان ملک قلبم

رمان ملک قلبم


پارت ۶۶

ار،لباسا شو درآوردم لبم رو گذاشتم رو لبش محکم بوسیدمش

دیانا، بعد بوسیدن لبم س.و.ت.ی.ن.م رو درآورد

ار، س.ی.ن.ش رو محکم میخوردم

دیا،آخ بسه‌کندیشون

ار،نوچ یکم دیگه خوردم با گاز سینشو ول کردم

دیا،لباس های پایین تنمو درآورد

ار، با زبونم لیسی به ب.ه.ش.ت.ش زدم

دیا،آه

ار،یه لیس دیگه زدم

دیا،آه ارسلان

ار،جون ارسلان

دیا، میک بزن

ار،میک شدم که خودشو کوبوند به تخت تندتر خوردم نزدیک بود ا.ر.ض.ا بشه که ازش جدا شدم

دیا،داشتم ا.ر.ض.ا میشدم که نزاشت م.ر.د.و.ن.گ.ی شو روی ب.ه.ش.ت.م گذشت

ارسلان، آروم واردش کردم یه ت.ل.م.ب.ه زدم که

دیا، آه ارسلان

ار،ح.ش.ر.ی شدمو محکم تر ت.ل.م.ب.ه

دیانا، با حس مایع داغی لای پام فهمیدم دیگه ماله ارسلانم

ارسلان، دیگه ماله خودم شدی خانم مبارکه

دیانا، لبخندی بهش زدم
دیدگاه ها (۲)

رمان ملک قلبم پارت ۶۷ارسلان، قربونت برم من دیانا،اخخ خدانکنه...

رمان ملک قلبم پارت ۶۸ارسلان، بدن هر دو مونو شستم اومدیم بیرو...

رمان ملک قلبم پارت ۶۵ارسلان، خوب خوب خوشگله نمیخوای به ما حا...

رمان ملک قلبم پارت ۶۴ارسلان، رفتم خونه دیدم دیانا از حموم در...

love Between the Tides²⁹م: تو خونه ی ما براش نامه نوشته بودی...

love Between the Tides³⁰چند دقیقه بعد تهیونگ به سرعت رفتم سم...

دوپارتی اس\مات تهیونگپارت۲(اخر)ویو ا.ت... بردم تو اتاق دونفر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط