My Smeraldo flower گل اسمرالدوی من
My Smeraldo flower (گل اسمرالدوی من )
معرفی فیک گل اسمرالدوی من از جیمین
افسانه ........ بیشتر مردم اعتقاد دارن که افسانه ها داستان هایی خیالی و تخیلی هستن ، داستان هایی برگرفته از تصورات ذهنی مردمان
مردمانی که در خیالات و رویاهاشون زندگی می کنن ، مردمانی که برگرفته از افکارشون ، اعتقاداتشون داستان هایی می سازند و تبدیل به قصه شبانه کودکانشون می شود و نسل به نسل به دیگران انتقال میدن چه اون داستان درست باشد چه غلط
برایشان درست و غلطی در کار نبود ، به دنبال حقیقت نبودن ، فقط به دنبال ..... سرگرمی بودن ......
به دنبال خوش گذرونی و تفریحات شبانه اشون
در هر مهمونی ، در هر مراسمی جمعیتی از مردم در کنار یکدیگر اواز شادمانی سر می دادن و شروع می کردند به تعریف کردن داستان هاشون
از میان تموم داستان هایی که هر شبانه روز نقل می شد یکی بود که از همه معروف تر بود
داستان عشق بین یک دختر فقیر و یک شاهزاده نفرین شده !!!
اواز این داستان ، نغمه ها و گوینده هایش نه تنها در اون محل کوچک بلکه در تمامی جهان پیچیده شده بود و زبان زد عام و خاص شده بود
از سالیان قدیم تا به امروز هنوز که هنوزه این داستان گوینده های خودش داره ، هنوز که هنوزه مردم با اشتیاق تعریف اش می کنن و هیچگاه قدیمی نمیشه
داستانی که هر کسی با شنیدن اش به عمق احساسات و ماجرا پی می برد و با خوندن اش تموم حس های مخاطب درگیر می شود
با خوندن هر کلمه ازش ، با هر واژه ای که درون دل داستان به کار رفته اس تموم درد و رنج و سختی هایی که شخصیت ها چشیده ان با تموم وجود حس می کند ، حس هایی از جنس عشق که با درد همراه اس ..........
عشقی که دست یافتنی نیست شایدم یافتنی اس ؟
عشق ایا در این جهان وجود دارد ؟
ایا همانطور که می گویند حسی اس که قابل توصیف نیست ؟
ایا عشق غنی و فقیر می شناسه ؟
هنوز معلوم نیست
خب کیوتیام اینم از فیک جدیدمون که با جون و دل دارم می نویسمش پس ازتون میخوام کلی با لایک و کامنت حمایتم کنید
معرفی فیک گل اسمرالدوی من از جیمین
افسانه ........ بیشتر مردم اعتقاد دارن که افسانه ها داستان هایی خیالی و تخیلی هستن ، داستان هایی برگرفته از تصورات ذهنی مردمان
مردمانی که در خیالات و رویاهاشون زندگی می کنن ، مردمانی که برگرفته از افکارشون ، اعتقاداتشون داستان هایی می سازند و تبدیل به قصه شبانه کودکانشون می شود و نسل به نسل به دیگران انتقال میدن چه اون داستان درست باشد چه غلط
برایشان درست و غلطی در کار نبود ، به دنبال حقیقت نبودن ، فقط به دنبال ..... سرگرمی بودن ......
به دنبال خوش گذرونی و تفریحات شبانه اشون
در هر مهمونی ، در هر مراسمی جمعیتی از مردم در کنار یکدیگر اواز شادمانی سر می دادن و شروع می کردند به تعریف کردن داستان هاشون
از میان تموم داستان هایی که هر شبانه روز نقل می شد یکی بود که از همه معروف تر بود
داستان عشق بین یک دختر فقیر و یک شاهزاده نفرین شده !!!
اواز این داستان ، نغمه ها و گوینده هایش نه تنها در اون محل کوچک بلکه در تمامی جهان پیچیده شده بود و زبان زد عام و خاص شده بود
از سالیان قدیم تا به امروز هنوز که هنوزه این داستان گوینده های خودش داره ، هنوز که هنوزه مردم با اشتیاق تعریف اش می کنن و هیچگاه قدیمی نمیشه
داستانی که هر کسی با شنیدن اش به عمق احساسات و ماجرا پی می برد و با خوندن اش تموم حس های مخاطب درگیر می شود
با خوندن هر کلمه ازش ، با هر واژه ای که درون دل داستان به کار رفته اس تموم درد و رنج و سختی هایی که شخصیت ها چشیده ان با تموم وجود حس می کند ، حس هایی از جنس عشق که با درد همراه اس ..........
عشقی که دست یافتنی نیست شایدم یافتنی اس ؟
عشق ایا در این جهان وجود دارد ؟
ایا همانطور که می گویند حسی اس که قابل توصیف نیست ؟
ایا عشق غنی و فقیر می شناسه ؟
هنوز معلوم نیست
خب کیوتیام اینم از فیک جدیدمون که با جون و دل دارم می نویسمش پس ازتون میخوام کلی با لایک و کامنت حمایتم کنید
- ۱۵.۱k
- ۰۸ اردیبهشت ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۳۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط