My vampire partner part : ۳۴

زیر کتی که دکمه هایش باز بود یک پیراهن کشمیری تنگ پوشیده بود که مانند پوست دوم بدنش را در آغوش گرفته بود از بین کت میتوانست شکاف و خطوط عضلات سخت سینه اش را ببیند
لباس ها میگفتند که من ثروتمندم و ممکن است کمی خطرناک باشم
زن ها برایش میمردند
* آره مرد طبقه ی بالا منابع خیلی زیادی داره و کارت 'ما' هیچ محدودیتی نداره
لحنش اِما را به چالش میکشید تا چیزی بگوید
کارت ما؟
دستور العمل امریکن اکسپرس میگفت که به مقدار محدودی میتوانست در روز خرید کند و پول خرج کند ولی در مواقعی که در سفر بود هیچ معنی وجود نداشت
یک امنیت مالی حالا در دستان او به یک سلاح مالی تبدیل شده بود
مثل تمام هم پیمانان او نیز مقرری سالانه برای لباس و سرگرمی هایش داشت که بسیار سخاوتمندانه بود ولی او آنها را نگه میداشت و فکر میکرد با آنها چیزی مهم برای خودش بخرد
که مجبور یک چیز عتیقه...یا یک اسب یا هر چیزی نباشد با خاله هایش شریک شود
نه چیز بیشتر
در این تلاشش با او لیکای تازه ظاهر شده تصمیم داشت پولش را تمام کند
+ تو هیچی برام نذاشتی که باهاشون گوش هامو پنهان کنم
طبق معمول چشمانش را پایین گرفت و از نگاه کردن به او اجتناب کرد
حرف اِما باعث شد جیمین دوباره چهره در هم بکشد
اِما میخواست چیزی که بنظر جیمین فریبنده و جذاب بود را پنهان کند و هنوز هم بسیاری از قسمت های دیگرش را در دید بقیه بگذارد؟
شلوار چسبان مشکی اش بسختی تنگ دور ران هایش پیچیده شده و بسختی منحنی باسنش را در آغوش گرفته بود
پیراهن قرمزش یقه اسکی بود ولی درزهای نامتقارن عجیبی داشت بطوری که نگاه را بسمت برجستگی سینه هایش جلب میکرد
وقتي اِما حرکت کرد نگاهش به پایین سینه هایش افتاد
او این لباس ها را انتخاب کرده بود تا بدنش را بپوشاند نه اینکه خون آشام را تبلیغ کند
در اولین فرصت برایش لباس های جدیدی میگرفت
با مصرف کردن پول بی انتهای خون آشام قصد داشت بفهمد چقدر میتواند از این پول را خرج کند
+ من به یه روسری یا راهی برای بستن موهام روی گوشم نیاز دارم وگرنه مردم گوشامو میبینن
_ موهاتو باز بزار
+ و...ولی انسان ها..
_ وقتی من همراهتم کسی جرات کاری رو نداره
وقتی جیمین خودش را در حالی یافت که بسمت او میرود اِما چند قدم عقب رفت
از او وحشت کرده بود
جیمین حافظه ی کمی از زمین و حتی شب قبل داشت

های گایز اینم از پارت جدید لایک و کامنت بزارید حمایت کنید یادتون نره
دیدگاه ها (۱۱)

My vampire partner part : ۳۵

My vampire partner part : ۳۶

My vampire partner part : 33

My vampire partner part : ۳۲

ساعت از نیمه شب گذشته . مایکی به نامه ای که دختر نوشته بود خ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط