در نیزار دلم سکوت گام برمیدارد

در نی‌زار دلم، سکوت گام برمی‌دارد...
در خیابان‌های سرد قلبم، رد پای سکوت را دیدم...
جان دلم از سرای تنهایی فریاد می‌زند...
چشمانم، محبوب دل را در سیاهی شب جستجو می‌کنند...
من با رویاهایم به کجاها که سفر نکرده‌ام...
غم و اندوه زندگی در قلبم خانه کرده‌اند...
و بر جاده‌ی دلم رد پای سکوت را می‌بینم...
رد پایی از نشانه‌ی دوباره‌ی وصال من با تنهایی...
و مرگ عشق دیرینه‌ی تمام وجودم...
سکوت کن!
نه از تو فریادی زاده می‌شود...
سکوت کن! که جیره‌ی تو این سکوت تکراری است...
سکوت...
سکوت کن!
دل شکسته کسی را در زنجیر ندیده...
سکوت کن!
شب‌ها چون بید در خواب خفته‌گان.
دیدگاه ها (۰)

روزی که گذشت و دیگر باز نخواهد گشت با تمام خوب و بدش، دیگر گ...

چشمانم چون ابر بهار می‌بارد،از دل پر درد، اشک روان دارد.این ...

«من مینویسم، چون عاشق نوشتنم!!»نویسنده شخصی است کهنوشتم برای...

شیرها ادعا می کنند سلطان جنگلند!ببر را قوی ترین حیوان دنیا م...

‏‍خسته جانی هستمکه تنم رنجور ناملایمات زندگی ستاز روزهای سخت...

.میشود یک شب تو ساقی باشی و من مست تو؟محو چشمان تو باشم ، عا...

⁨⁨⁨⁨حتما بخوانید👇🏼😭💔رخت عزایت را به تن کردم عزیزماصلا خودم ر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط