مغزم مغزم درد م کند از حرف زدن چقدر حرف زده ام ...

مغزم ، مغزم درد مي کند از حرف زدن ، چقدر حرف زده ام، چقدر در ذهنم حرف زده ام.خروار،خروار حرف با لَحن و حالت های مختلف،مغایر،متضاد و ...
گفته ام و شنیده ام،خاموش شده و باز بر افروخته ام،پرخاش کرده و باز خوددار شده ام،خشم گرفته ام و لحظاتی بعد احساس کرده ام چشمانم داغ شده اند و دارند گُر میگیرند،مثل وقتی که انسان بخواهد اشک بریزد و نتواند . اشک هرگز!

# محمود دولت آبادي
دیدگاه ها (۰)

من هیچ‌وقت در زندگی نفهمیده‌ام که چه می‌خواهم، همیشه قوای مت...

یک‌دم مرا به گوشه‌ی راحت رها مکنبا من تلاش کنکه بدانم نمرده‌...

و یأسم از صبوری روحموسیع‌تر شده بودو آن بهار، و آن وهم سبز ر...

دوستت دارمو پنهان کردن آسمانپشت میله های قفسآسان نیستآن چه ک...

مرا آرزو نکن p5

تکپارتی درخواستی ادامه همون تک پارتی قبلی هست که به درخواست ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط