دل تنگم و دلتنگ نبودی که بدانی چه کشیدم

دل تنگم و دلتنگ نبودی که بدانی چه کشیدم
عاشق نشدی،
لنگ نبودی که بدانی چه کشیدم

کو قطره‌ی اشکی که به پای تو بریزم که بمانی؟
بی اسلحه در جنگ نبودی که بدانی چه کشیدم

تو آن بت مغرور پیمبر شکنی داغ ندیدی،
دل بسته به یک سنگ نبودی که بدانی چه کشیدم

تو تابلوی حاصل دستان هنرمند خدایی!!
نقاشی بی رنگ نبودی که بدانی چه کشیدم

گشتم همه جا را پی چشمان پر از شوق تو اما؛
فرسنگ به فرسنگ نبودی که بدانی چه کشیدم..!
دیدگاه ها (۳)

چشم وا کردم و دیدم که خدایم تو شدیدفتر پر غزل خاطره هایم تو ...

❤❤❤❤❤❤❤❤❤هر چه‌قدر این روزها دستان من تنهاترندچشم‌هایت شب‌به...

نمی‌دانم چرا؟اما تو راهرجا که می‌بینمکسی انگار می‌خواهد زمن،...

ای بهارِروزگارم، هدیه‌ پاییز منپاره‌ی جانم، قرارم،عشق شورانگ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط