دلهره ی دلخواهممانده ام دوستت داشته باشمیا...مثل صدای کلیددر...

خلبانی افسرده ام که از بمباران یک روستا برگشته است و مدام فک...

خلبانی خسته ام که دوست دارداین بار به جای بمب خودش را رها کن...

دلم به دست های تو خوش بودبه اینکه این بهارپاییز را از لباس ه...

سفره ی دلم را دیگرپیش هیچ کسی باز نخواهم کرد.جز همین گنجشکِ ...

خدازن ها را در دو روز آفرید.تمامشان را تنها در یک روزو یک رو...

چقدر دوست داشتم به جای اذاندر گوشمفروغخوانده بودند.#داود_سور...

بر می داشتیمی بوسیدیمی گذاشتی گوشه ای امن.. !چقدر دوست داشتم...

بر می داشتیمی بوسیدیمی گذاشتی گوشه ای امن.چقدر دوست داشتم خُ...

چقد ایشون خوشگل تشریف دارن :Dپنجره ای برای دیدن تو مدادی برا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط