کسی به فکر گل ها نیست

کسی به فکر گل ها نیست
کسی به فکر ماهی ها نیست
کسی نمی خواهد
باور کند که باغچه دارد می میرد
که قلب باغچه در زیر آفتاب ورم کرده است
که ذهن باغچه دارد آرام آرام ...
از خاطرات سبز تهی میشود
#فروغ
#فروغ_فرخزاد
#شعر
#بریده_ای_از_کتاب
دیدگاه ها (۱)

پرنده از لب ایوان پرید، مثل پیامی پرید و رفت پرنده کوچک بودپ...

گرمای کرسی خواب آور بودمن تند و بی پروا دور از نگاه مادرم خط...

مادر تمام زندگیشسجاده ایست گستردهدر آستان وحشت دوزخمادر همیش...

به خواهرم، خیز از جای و طلب کن حق خودخواهر من... ز چه رو خام...

...وقتی می پرسند؛ صاحب قلب تو کیست؟ناخودآگاه یک نام، یک چهره...

در خیالات خودم در زیر بارانی که نیستمی رسم با تو به خانه،از ...

من گریه من اشک من عرررررررررر

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط