آیدل من پارت ۸

همشون فرار کردن و منو ا.ت تنها شدیم نفس نفس میزد و رو زمین ولو شده بود
بدن سفیدش بدجور تح*ریک کننده بود کتمو روی پاش انداختم و با لحن عصبی حرف زدم

شوگا: چرا ی دختر باید تو این موقع شب تنها توی پس کوچه ها باشه؟؟ این چه سر و وضعیه؟؟ چرا لباسات انقد لخ*تیه؟؟؟ د جواب بده اگه اون پسرا ی کاری بات میکردن میخاستی چیکار کنی خانم ا.ت؟؟؟؟

ا.ت: من.. من.. متاسفم و مم.. ممنونم

خیلی خسته بود بلندش کردم و سوار ماشین خودم کردمش

شوگا: آدرستو بده میرسونمت

آدرسش رو داد و خابش برد.. بعد از سی مین بیدارش کردم و ازش خاستم برسه

یونا و رونا نگران جلوی در منتظرش بودن

ا.ت: واقعا نمیدونم چطور ازت تشکر کنم شوگا شی.. ممنون که بهم کمک کردی اگه نبودی..

تا خاست ادامه حرفشو بزنه نگاه کتی کردم که رو پاش بود

شوگا: خوب میشوری و بعد واسم میاریش

ا.ت: عا کجا بیارم؟

شوگا: جایی که آدرسش رو واست میفرستم

ا.ت: شمارم.. چی داری؟‌

شوگا: نیازی نی شمارتو داشته باشم شماره یونا رو از رئیس میگیرم

"ویو ا.ت"

ی لبخند فیک زدم و از ماشین پیاده شدم حتی نزاشت سرمو به معنی تشکر خم کنم سریع گاز داد و رفت..

تا رفتم جلو دخترا سفت بغلم کردن و کلی واسم نگران شدن منم گفتم چیزی نبود کوچه رو اشتباهی رفتمو بعدم شوگا پیدام کردو اوردم

به سمت حموم رفتم و ی دوش گرفتم وقتی هم بیرون اومدم فکرای شوگا نزاشتن بخابم
ا.ت: نه آخه غیر منطقیه اولش بام بد بود بعد انقد جنتلمنانه اومد منو از دست اونا نجات داد
رونا: از دست کیا؟؟
اصلا حواسم نبود دخترا تو اتاقن
ا.ت: چیز.. از دست اون سگای ترسناک
یونا: تو از سگ نمیترسی ا.ت

سرمو کردم زیر پتو و بالاخره خابیدم
.....
یونا: ا.ت پاشو جیگر کن امشب قرار داری
ا.ت: هوم؟ با کی؟
یونا: شوگا میگه به ا.ت بگو چیزی که خاستمو امشب واسم بیاره خونه‌ی مجردیم
ا.ت: وااای خاک بر سرم نشستمش

بعد از شستن کتش ی تیپ گود زدمو راه افتادم سمت خونش..

#آیدل_من
#𝒑𝒂𝒓𝒕_8
دیدگاه ها (۰)

آیدل من پارت ۹

آیدل من پارت ۱۰

v

آیدل من پارت ۷

شوهر دو روزه. پارت۷۷

پارت ۱۴ فیک مرز خون و عشق

love Between the Tides¹⁸ ا/ت خیلی احساس ترس تو خونه ی تهیونگ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط