ویو ات

ویو ات
با لانا رفتیم کیف هامون رو برداشتیم و رفتیم داخل حیاط مدرسه که اون پسره داداش رو ندیدم که لانا گفت

لانا: وا داداشم کجاست؟
ات: حتما داخل ماشینه
جنکوک: دنبالم میگردی؟
لانا: وای خیلی دلم درد گرفته من میرم خداحافظ ات
ات: آ راننده من هم اومد باشه خداحافظ
سوها: برمایید خانم
ات: باشه نیازی نیست بگی خودم چشم دارم (سرد)
ویو جنکوک
این دختر چرا اینجوری کرد فک کنم با این رانندش بده ولی چرا هر چی شده باید اطلاعات این دختر رو در بیارم
لانا: جنکوک بریم حالم خوب نیستتتتتتت
جنکوک: باشه سوار شو
ات: خداحافظ
لانا: خداحافظ
ویو ات
داشتیم داخل راه میرفتیم که گوشیم رو برداشتم و داشتم باهاش ور میرفتم که دیدم سوها گفت

سوها: خانم حالتون خوبه رنگتون پریده
ات: آ.. آره خوبمم و سیاهی
ویو ات
بیدار شدم دیدم روی تختم هستم وای خیلی حالم بد بود یهو دیدم صدای در زدن میاد که دیدم بابام هست

ب ات: دخترم حالت خوبه؟
ات: نه بابا من خوابم میاد میخوام بخوام بم
ب ات: نه نمیشه باید بریم بیمارستان

فلش بک به رفتن به بیمارستان

دکتر: چیشده چه حالتی دعری دخترم؟
ات: حالت سرگشجه استفراغ و خواب الودی شدید جوری که زود خوابم میاد
دکتره: بزار یه ماینه کنم آقای...
ب ات: کیم هستم
دکتر: آقای کیم باید برید بیرون
چون این جا فضای زنانه هست و باید ماینه بشه پس بهتره برید بیرون
ب ات: البته میرم بیرون
دیدگاه ها (۲)

ب ات: البته میرم بیرونبابای ات میرهدکتر: خوب بزار ضربان قلبت...

ات: جناب آقای کیم تهیونک(سرد) آها بابا میخواستم بهت بگم من ا...

ویدیو اتداشتیم میرفتیم که یه پام پشت پام گیر کرد و افتادم دا...

پارت⁷لانا: موافقم ات: خوب ما سفارشمون رو دادیم دو تا پیتزا و...

عشق چیز خوبیه پارت ۱۲ بادیگارد اومد بادیگارد : قربان فهمیدم ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط