به اجبار پارت ۹

سونگمین و چان ازحموم بیرون اومدن... ولباساشون پوشیدن چان خیلی هات شده بود ولی سونگمین ازاون هات تر... این یه مهمونی خیلی بزرگ بود.. البته که چان نقشه داشت... لینو دشمن خونی چان بود.... ولی با چان برای یک پرونده مشترک مجبور به همکاری بود... والان لینو با چان خیلی صمیمی شدن والان دوستن...

به سمت ماشین حرکت کردن سونگمین وچان داخل ماشین نشستن:

÷خدا بگم چیکارت کنه!!!

چان با تعجب به سونگمین نگاه کرد:

×چیشده؟؟؟

سونگمین برمیگرده با لحنی خنده دار میگه:

÷خیلی گاوی!! منو دستی دستی پنگوئن نشین کردی! بعد میگه چیشدمگه؟ ( ادای چانو درآورد)

چان چند لحظه به سونگمین خیره موند بعد زد زیرخند:

÷یااااا پوفیوز به چی میخندییی؟؟

×تو... وای... وای... ننه... (داره میمیره ازخنده) برای اینکه بهت دست نزنم زمینو کفی کردی تا من لیز بخورم..... منم زمینو شستم.. قرار بود با صابون نابودم کنی!! ولی من نابودت کردم....(اینو گفت واز خنده پاره شد )

سونگمین دارن پوکر فیس بهش نگاه می‌کنه:

÷عجب آدمیه.... حرکت کنننن...

چان همینجور که میخنده ماشینو روشن می‌کنه وبع سمت تالار راه میوفته... رابطه سونگمین با چان خیلی خوب شده بود و هردو از این بابت خوشحال بودن..

×میگم پاپی...

سونگمین با نگاه ازراعیلی به چان نگاه می‌کنه:

÷الان به من چی گفتی؟؟؟؟

چان خندشو قورت داد :

×عه... میشه بهت بگم پاپی سوج؟؟؟؟؟

سونگمین چند لحظه فکر میکنه:

÷باشه ولی جلوی بقیه اینجوری صدام نکن!!!

×باشع عزیزم (لبخندی میزنه) میگم... تو... منو دوست داری؟؟؟ الان .. کع فکر میکنم رابطمون داره خوب میشه...


سونگمین لبخندی میزنه واز خجالت سرخ میشه :

÷اگر دوست نداشتم نمیزاشتم لمسم کنی!!! وباهام سک//س کنی.. پس منم دوست دارم....

چان از شدت ذوق یه داد میزنه:

×یسسسس میدونستمممم میدونستمممم عاشقممم میشیییی ( داره ذوق می‌کنه بچه )

÷باشه حالا نزنی نکوشیمون حواست به رانندگی باشه عه....

بعداز چند مین میرسن به تالار همه ماشینای لوکس بودن مافیاها بازن هاشون ودوست دختراشون اومده بودن چان همراه سونگمین وارد تالار میشن.. همه نگاه رو سونگمین بود.. چون خیلی خوشگل شده بود... ولی ینفر اونجا برای سونگمین اشنابود... سونگمین و چان میرن پیش لینو:

علامت لینو:=

=اوه ببین کی اومده بنگچاننن (,ذوق)
لینو به سمت بنگچان اومد بغلش کرد وسونگمین روهم همینطور‌... به سمت میز رفتن و نشستن .. که یدفعه جیونگ دوست دختر قبلی سونگمین جلوی روشون درمیاد..

سونگمین حالش بد میشه... ولی بروش نمیاره جیونگ خیلی تعجب می‌کنه...


¶تو اینجا چیکار میکنی؟؟

÷به تو ربطی داره؟,

لینو تمام مدت به این دونفر زول زده بود جیونگ خواهر لینو بود خواهر ناتنی اون که لینوهم ازش متنفره .....


¶هنوزم یاد نگرفتی چجوری حرف بزنی!!
دیدگاه ها (۵)

به اجبار:p:۱۰¶هنوز حرف زدنو یاد نگرفتی..سونگمین نگاهی خنثی ب...

به اجبار :. پارت ۱۱ولی این پایان ما جرای مهمونی نیست عزیزان....

به اجبار: پارت ۸

به اجبار :. پارت :۷جاهیونگ چشمی گفت واز اتاق سونگمین بیرون ...

وظیفه چان خیلی سخته😭😂لیکسی کیوته🥺🥺🎀سنجابووو😭😭🔥فقط پسرا خودمو...

Step brother p5

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط