fake kook

fake kook
part*7

کوک: بیدار شدی
ا.ت: چه غلطی باهام کردی چرا وقتی بلند شدم لباس نداشتم ها
کوک: شاید کمی شیطونی باهات کرده باشم
ا.ت: چی
کوک: اره مشکلیه
ا.ت: امکان نداره
کوک: کجاش امکان نداره اخه مگه خودت نگفتی بلند شدم لخت بودم
ا.ت: 😭😭😭😭
کوک: داری گریه میکنی
ا.ت: نمیدونم دارم برای چی گریه میکنم برای درد زیاد زیر دلم یا برای اینکه پیش تو عوضیم چرا منو نمیکشی ها چرا مگه همینو نمیخوای منو بکش خودت راحت تر میشی منم خیلی خیلی راحت تر یا وایسادی با درد میخوای منو بکشی ها
کوک: تموم شد خیلی تاثیر گذار بود
ا.ت: اگه خواهر خودت کسی اینکارو باهاش میکرد چی
کوک: من خواهر ندارم
ا.ت: خب همون کسی دوسش داشتی و داری
چی اگه پیش یه مرد بود و باهاش اینکارو میکرد تو چجوری ازش انتقام میگرفتی
سریع اومد جلو بهم یه سیلی زد
ا.ت: بیا این طرفم بزن
کوک: حرف کسی که دوسش دارم نزن
ا.ت: بهت قول میدم اگه ازادم کنی میرم و کسی که دوسش داری برات میارم باهم به خوبی زندگی کنین
کوک: اون خودش دوست پسر داره
ا.ت: کیه کمکت میکنم بدزدیمش
کوک: برادرته
ا.ت: برادرم
کوک: اره برادرت فقط با گول زدنش کاری کرد که اونو ماله خودش کنه منو از چشمش بندازه


#کوک
#فیک
#سناریو
دیدگاه ها (۱)

fake kookpart*8ا.ت: میدونستی دو نفرم بودن سر منم دعوا میکردن...

fake kookpart*9از دید کوککوک: اجوما غذاشو خورداجوما: نهکوک: ...

fake kookpart*6😎: هی خانم 👨🏻: ولش کن اجوماستیه نفس عمیقی کشی...

fake kook part*5کوک: دهنتو باز کن بیا خودم بهت میدم باورم نم...

"سرنوشت "p,28..ویو کوک *.با این حرفم جیهوپ اومد بغلم کرد ......

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط