پارت ۲

پارت ۲

نمیخوام باهات باشم
ا.ت:جونگکوک واقعا میگی؟(بغض سگی)
جونگکوک:اره ا.ت الان هم گمشو از خونه من بیرون
ا.ت:اخه مگه‌چی برات کم گذاشتم اینجوری میکنی ؟ چیکار کردم ؟ چیکار کردم عوضییییییبیی
جونگکوک :یه سیلی محکم زدم بهش که لبش خون اومد و بهش گفتم
من با یکی که تو بار باهاش اشنا شدم رابطه دارم و متوجه شدم اون خیلی بهتر از توعه برام الان هم تا چند دقیقه دیگه میاد خونمون تو هم برو گمشو از خونم
ا.ت:باشه میرم جئون جونگکوک حیف که به خاطر تو از همه ی خانوادم زدم (گریه سگی )
جونگکوک:مهم نی
ا.ت ویو : رفتم وسایلمو گذلشتم تو چمدون و رغتم تو پارک خوابیدم واقعا باورم نمیشد که حونگکوک یه همچین کاری باهام بکنه واقعا باورم نمیشد
زنگ زدم به هانا دوستم و رفتم خونشون و موندم
جونگکوک ویو:
خیلی با ا.ت بد برخورد کرده بودم ولی پشیمون نبودم من لارا(رل الانش)رو خیلی بیشتر از ا.ت دوست دارم و کلا
لارا اومد خونمون و یه لباس خیلی سکسی تنش بود و باعث شده بود بدجوری تحریک بشم
لارا:سلام جونگکوکی
جونگکوک:سلام بیب
لارا:ددی من یه لحظه میرم دستشویی میام باز
جونگکوک:برو
لارا رفت دستشویی که یکی به گوشیش زنگ زد و روش نوشته