ღForced marriageღ

ღForced marriageღ
پارت ۴
که یهو کانالو عوض کرد و فیلم عاشقانه رو گذاشت..منم از لجش دوباره کانالو عوض کردم...ولی مگه فاییده داشت هی لج میکشیدیم اخرش کنترل و برداشتمو فرار کردم ..همین که یه قدم رفتم دستمو کشید و کنترل و گرف..نه من ول میکردن ن اون اخرشم کنترل و کشیدیم که از وسط شکست..
یجی:بیا پسره ی خر راحت شدی ایششش
کوک:هوی ...ببین..کنترل شکس سر فیلم من بود هاها..
نشست با خیال راحت فیلمشو دید..منم کم نیاوردم و دنبال تلافی گشتم..
یجی:هوی هویج..
کوک:.........
یجی:هویج
کوک:.....
که جیزی نمیگی ها دارم برات...رفتم بغل گوشش و داد زدم
یجی:هویججججج
کوک:اخخخخخخخ....چته دختره شلغممم گوشمو کر کردییی..اصن تو ادم نیستی حیوونی....چه مرگتههه خوووو
یجی:گشنمه...
کوک:........
یجی:هویییی با تواممممم گشنمههه...
کوک:ببند فقط..برو یچی بوخور خووو
یجی :ماشالله یخچاله انقد پره نمیدونی چی بوخوری:/
کوک:خوب چن روز نبودم میخوای چیزی اینجا باشه...؟
یجی: من نمیدونمممم گشنمهههه خیلیم زیاد
کوک:خو میگی من الا چیکار کنم برات؟
رفتم افتادم کنارش رو کاناپه طور یکه بالا سرم نشسته بود...
یجی:هوی
........
یجی:هوی هویج
.......
هیی...جونگویاا
کوک:چی؟جونگو؟
یجی:خب اسمت طولانیه
کوک:اسم خودت چیه؟
یجی:کیم یجی
کوک:الا دیگه زر نزن بزا فیلممو ببینم جوراب
یجی:ها؟جوراب؟
جوراب عمته..پسره ی هویججججج
کوک:هوی تو...خم شد تو صورتم و.....
کامنت و لایک یادتون نره 🤐❤