My moon p12
در اتاقم باشدت باز شد ات امد تو با صورت عصبی
کوک. یادت ندادن که در بزنی؟(خیلی خونسرد)
ات. توعه اشغال(داد، گریه)
کوک. ها چـ چرا گریه میکنی
ات. روی زانوهاش افتاد گریه کرد موهاشو میکشید که کوک از جاش بلند شد امد بغلش کرد
کوک. چیشده ات چت شد؟(نگران، بغض)
ات. یادت میاد که.. که..
کوک. که چی ها؟
ات. اون روز که شیر موزتو خوردم تو عم تنبیهم کردی...(گریه)
کوک. اه ات بخاطر اونه تو که خودت قبول کردی
ات. اون.. اون رو تو آمپول زد بارداری بهم نزدی (مث چی گریه میکنه)
کوک. خب که چی... نکنه.. نکنه تو(تعجب)
ات. اره من باردارم همشم تقصیر توعه حالا چیکار کنم زنگ زدم به دکتر گفتم میخوام سقطش کنم گفت که چون سنتون کمه ممکنه خودتون بمیرین(گریه شدید)
کوک. ات رو بغل کرد موهاشو نوازش داد و گفت
کوک. ات من تورو دوست دارم و به تو اجازه نمیدم اون بچه رو سقطش کنی من پدر اون بچم
ات. عر میزنه دختره ایکبیری
کوک. گریه نکن واسه نینیمون بده (شکای ات رو پاک میکنه)
ات. نینی مون؟🥺(دماغشو میکشه)
کوک. اره دیگه
ات. توکه دوس دختر داری
کوک. ندارم
ات. هن؟
کوک. چیزه.. هه.. میدونی.. بهت دروغ گفتم تا بهم اعتراف کنی😅
ات. 😭
کوک. عاا دوباره گریه نکن بلند شو (از رو زمین بلندش کرد خودش رفت نشست رو تخت ات رو هم روپاش نشوند)
ات. خیلی بعیشوری میدونی چقدر گریه میکردم حتی نزدیک بود خودکشی کنم خیلی خری(گریه، داد)
کوک. چه غلطی کنی(عصبی)
ات. اییی شکمم(چرا شکم خودمم گرفت؟😳)
کوک. خوبی؟ ات؟
ات.... بیهوش شده ایکبیری🙄
کوک. ات؟ اتتتت
فوری گوشیشو برداشت زنگ زد به دکتر شخصیش
دکتر. الو
کوک. فورا بیا اینجا
دکتر. چـ چـ چشم
بعد5مین دکتر امد ات رو ماینه کرد امد بیرون از اتاق
کوک. چیشد؟
دکتر. ایشون باردار هستن ولی..
کوک. ولی چی؟
دکتر. اگه بچه به دنیا بیاد احتمال زنده موندن مادر25درصده
کوک. چـ چـ چی؟(بغض)
دکتر. متاسفم با اجازه تون مرخص میشم دکتر رفت
کوک. یعنی چی یعنی ات میمره من اون بچه رو نمیخوام پس ولی گفتش که اگه سقطش کنه هم میمره خدایا من چیکار کنم😢
بعد2ساعت ات
با سر درد از خواب بیدار شدم دیدم که کوک سرشو گذاشته رو تخت خوابیده خدایا چه کیوت عهه ات انقدر زود پسر خاله نشو
کوک. اوم.. بیدار شدی؟
ات. هوم... وایسا ببینم گریه کردی؟
کوک. ها... نه
ات. دروغ نگو چشات قرمزه
کوک. تازه از خواب بیدار شدم
ات. اها چیز.. من... خب..
کوک. چیشده؟ جاییت درد داره؟
ات. نه ولی میشه دیگه کار نکنم به خدا دستمو نگا کن پوسته داده
ادامه دارد..
حمایت کنید🥺♥
خیلی خیلی معذرت میخوام که دیر اپ میکنم یه مشکلی پیش امده برام اصلا خیلی درگیرم ولی هروز اپ میکنم بازم ببخشید🚶♀️💜
کوک. یادت ندادن که در بزنی؟(خیلی خونسرد)
ات. توعه اشغال(داد، گریه)
کوک. ها چـ چرا گریه میکنی
ات. روی زانوهاش افتاد گریه کرد موهاشو میکشید که کوک از جاش بلند شد امد بغلش کرد
کوک. چیشده ات چت شد؟(نگران، بغض)
ات. یادت میاد که.. که..
کوک. که چی ها؟
ات. اون روز که شیر موزتو خوردم تو عم تنبیهم کردی...(گریه)
کوک. اه ات بخاطر اونه تو که خودت قبول کردی
ات. اون.. اون رو تو آمپول زد بارداری بهم نزدی (مث چی گریه میکنه)
کوک. خب که چی... نکنه.. نکنه تو(تعجب)
ات. اره من باردارم همشم تقصیر توعه حالا چیکار کنم زنگ زدم به دکتر گفتم میخوام سقطش کنم گفت که چون سنتون کمه ممکنه خودتون بمیرین(گریه شدید)
کوک. ات رو بغل کرد موهاشو نوازش داد و گفت
کوک. ات من تورو دوست دارم و به تو اجازه نمیدم اون بچه رو سقطش کنی من پدر اون بچم
ات. عر میزنه دختره ایکبیری
کوک. گریه نکن واسه نینیمون بده (شکای ات رو پاک میکنه)
ات. نینی مون؟🥺(دماغشو میکشه)
کوک. اره دیگه
ات. توکه دوس دختر داری
کوک. ندارم
ات. هن؟
کوک. چیزه.. هه.. میدونی.. بهت دروغ گفتم تا بهم اعتراف کنی😅
ات. 😭
کوک. عاا دوباره گریه نکن بلند شو (از رو زمین بلندش کرد خودش رفت نشست رو تخت ات رو هم روپاش نشوند)
ات. خیلی بعیشوری میدونی چقدر گریه میکردم حتی نزدیک بود خودکشی کنم خیلی خری(گریه، داد)
کوک. چه غلطی کنی(عصبی)
ات. اییی شکمم(چرا شکم خودمم گرفت؟😳)
کوک. خوبی؟ ات؟
ات.... بیهوش شده ایکبیری🙄
کوک. ات؟ اتتتت
فوری گوشیشو برداشت زنگ زد به دکتر شخصیش
دکتر. الو
کوک. فورا بیا اینجا
دکتر. چـ چـ چشم
بعد5مین دکتر امد ات رو ماینه کرد امد بیرون از اتاق
کوک. چیشد؟
دکتر. ایشون باردار هستن ولی..
کوک. ولی چی؟
دکتر. اگه بچه به دنیا بیاد احتمال زنده موندن مادر25درصده
کوک. چـ چـ چی؟(بغض)
دکتر. متاسفم با اجازه تون مرخص میشم دکتر رفت
کوک. یعنی چی یعنی ات میمره من اون بچه رو نمیخوام پس ولی گفتش که اگه سقطش کنه هم میمره خدایا من چیکار کنم😢
بعد2ساعت ات
با سر درد از خواب بیدار شدم دیدم که کوک سرشو گذاشته رو تخت خوابیده خدایا چه کیوت عهه ات انقدر زود پسر خاله نشو
کوک. اوم.. بیدار شدی؟
ات. هوم... وایسا ببینم گریه کردی؟
کوک. ها... نه
ات. دروغ نگو چشات قرمزه
کوک. تازه از خواب بیدار شدم
ات. اها چیز.. من... خب..
کوک. چیشده؟ جاییت درد داره؟
ات. نه ولی میشه دیگه کار نکنم به خدا دستمو نگا کن پوسته داده
ادامه دارد..
حمایت کنید🥺♥
خیلی خیلی معذرت میخوام که دیر اپ میکنم یه مشکلی پیش امده برام اصلا خیلی درگیرم ولی هروز اپ میکنم بازم ببخشید🚶♀️💜
۳۲.۰k
۲۸ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.