Part 24
Part 24
ویو ات کوک رفت بطری آورد و گذاشت رو میز وسط
ات:بچه ها شما به نظر با دو هوان صمیمی میاین دو هوان رو میشناختین؟
جونگ یی:راس میگع
نامجون:*بلاخره حرف زد🤣*ات ما فیلم های دو هوان رو خیلی میدیدیم و یه روز تو رستوران هم رو دیدیم و باهم دوست شدیم
ات و جونگ یی:آها
جین:بریم بازی من میچرخونم
بین جونگ یی و جیمین افتاد
جیمین:ج یا ح*ج یعنی جرعت ح یعنی حقیقت حوصله ندارم بنویسم*
جونگ یی:ح
جیمین:دوست پسر داری
جونگ یی:خو.خوب آ.آره
دو هوان و ات:چیییییییی؟
ات:بزمجه آمریکایی چرا تاحالا به ما نگفتی بی شعورررررر
جونگ یی:ا.ات به جان تو مم تازه ۵ ماهه باهاشم
ات:۵ ماااهههههه؟به من نگفتیییییی
جونگ یی:غلط خوردم
دو هوان:خیلی بی شعوری اییشششششش*اییش یعنی لعنتی*
جونگ یی:ولش بعدا میحرفیم
ات و دو هوان:اوک
ویو نویسنده
جین بطری رو چرخوند بین خودش با جونگ کوک افتاد
کوک:ج یا ح
جین:ج
همه:اووووووو
کوک:خوببببب امممممم برو گردن نامی رو ببوس
ات:omg*اوه مای گاد*
جین رفت گردن نامی رو بوسید سرش رو بیرون آورد دیدیم گردن نامی یه زره قرمز شده
ات:اوووووو کمپانی ببنه پاره این*خنده*
نامی:جین قرمز کردی؟
جین:آره
نامی:بد بوی
همه خندیدیم بازم جین چرخوند بین ات و جونگ یی افتاد
جونگ یی:خوب یونگی رو ۲ دیقه ببوس
ات:دو اوان ببینم داری چندش نگاهم میکنی جرت میدم
دو هوان زیر لب گفت:وقتی دوست دخترمو همیشه میبوسم واس چی باید چندشم بشه
ات:چییییییی دوس دختررررر خوبب جونگ یی و دو هوان لو رفتین
دو هوان:تو چجوری شنیدی؟
ات:مثل اینکه یادت رفته گوشای من تیزه هااا
دو هوان:خوب راست میگی تو حالا برو شوهرت رو ببوس
ات:بعدا بهم بگین
جونگ یی و دو هوان:اوکی
ات ۲ مین یونگی رو بوسید و بعد از هم جدا شدن و....ادامه دارد
کامنت حتما حتما بزارین وگرنه پارت بعدی رو نمیزارم لایک هم یادتون نره باباییی
ویو ات کوک رفت بطری آورد و گذاشت رو میز وسط
ات:بچه ها شما به نظر با دو هوان صمیمی میاین دو هوان رو میشناختین؟
جونگ یی:راس میگع
نامجون:*بلاخره حرف زد🤣*ات ما فیلم های دو هوان رو خیلی میدیدیم و یه روز تو رستوران هم رو دیدیم و باهم دوست شدیم
ات و جونگ یی:آها
جین:بریم بازی من میچرخونم
بین جونگ یی و جیمین افتاد
جیمین:ج یا ح*ج یعنی جرعت ح یعنی حقیقت حوصله ندارم بنویسم*
جونگ یی:ح
جیمین:دوست پسر داری
جونگ یی:خو.خوب آ.آره
دو هوان و ات:چیییییییی؟
ات:بزمجه آمریکایی چرا تاحالا به ما نگفتی بی شعورررررر
جونگ یی:ا.ات به جان تو مم تازه ۵ ماهه باهاشم
ات:۵ ماااهههههه؟به من نگفتیییییی
جونگ یی:غلط خوردم
دو هوان:خیلی بی شعوری اییشششششش*اییش یعنی لعنتی*
جونگ یی:ولش بعدا میحرفیم
ات و دو هوان:اوک
ویو نویسنده
جین بطری رو چرخوند بین خودش با جونگ کوک افتاد
کوک:ج یا ح
جین:ج
همه:اووووووو
کوک:خوببببب امممممم برو گردن نامی رو ببوس
ات:omg*اوه مای گاد*
جین رفت گردن نامی رو بوسید سرش رو بیرون آورد دیدیم گردن نامی یه زره قرمز شده
ات:اوووووو کمپانی ببنه پاره این*خنده*
نامی:جین قرمز کردی؟
جین:آره
نامی:بد بوی
همه خندیدیم بازم جین چرخوند بین ات و جونگ یی افتاد
جونگ یی:خوب یونگی رو ۲ دیقه ببوس
ات:دو اوان ببینم داری چندش نگاهم میکنی جرت میدم
دو هوان زیر لب گفت:وقتی دوست دخترمو همیشه میبوسم واس چی باید چندشم بشه
ات:چییییییی دوس دختررررر خوبب جونگ یی و دو هوان لو رفتین
دو هوان:تو چجوری شنیدی؟
ات:مثل اینکه یادت رفته گوشای من تیزه هااا
دو هوان:خوب راست میگی تو حالا برو شوهرت رو ببوس
ات:بعدا بهم بگین
جونگ یی و دو هوان:اوکی
ات ۲ مین یونگی رو بوسید و بعد از هم جدا شدن و....ادامه دارد
کامنت حتما حتما بزارین وگرنه پارت بعدی رو نمیزارم لایک هم یادتون نره باباییی
۱۲.۳k
۱۶ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.