🤎عطر تلخ🤎P8
علامت جونگ کوک _ ........ علامت لیا +.......... علامت دکتر @.......امیدوارم لذت ببرید :))))🤎....ی صدای آشنایی برگشتم _لیا ؟ +آآ بله؟ _اینجا چی کار میکنی ؟ مهمونت رفت؟ ی پوزخند زدم و گفتم +با اجازتون رفتن _ .... زیر لب گفتم +پوووف مثلا اومدم ی ذره هوا بخورم رفتم بالا و رو تختم آروم دراز کشیدم سرم به طور عجیبی تیر میکشید ، خیلی وقت بود ی سردردایی داشتم اما دیگه در این حد نبود با خودم گفتم شاید بخاطر تصادفه....بعد از چند دیقه جونگ کوک اومد تو و روی مبل کنار تخت نشست و گوشیشو دستش گرفت....همونطور که ساکت نشسته بودیم ی دفعه دکتر اومد تو و گفت @همراه خانم کیم لیا کی هستن؟ _منم آقای دکتر @ممنون میشم تشریف بیارید بیرون ، باید باهم صحبتی داشته باشیم _البته..... جونگ کوک رفت بیرون ی ۵ دیقه ای گذشت وقتی اومد صورتش مثل گچ شده بود و آشفته بنظر میرسید نگران شدم +جونگ کوک صورتت؟چرا عین گچ دیواری؟ حالت خوبه؟چیزی شده؟ جونگ کوک ی سری تکون داد و گفت _خوبم فقط ی ذره گشنمه برم غذا بگیرم ، چی دوست داری؟ ی چش قره رفتمو گفتم +نه که خیلیم چیزی که دوست دارم برات مهمه _خب بگو دیگه +پیتزا پپرونی تند میخوام باشه تندددد خندید و گفت _باشه ، سریع میگیرمو بر میگردم . (جونگ کوک ویو) دکتر صدام کرد و رفتم بیرون _چیزی شده؟ @راستش...ما بخاطر تصادفشون از سرشون عکس گرفتیم و متاسفانه تو عکس ی چیزی دیدیم _چی؟ @خانم کیم تومور مغزی دارن _.... @آقای جئون ؟ _میشه ی بار دیگه بگید؟ @میدونم ناراحت کنندس حق میدم بهتون😔 صدام لرزید و گفتم _میشه عملش کرد ؟ @اگه عملش کنیم احتمال زنده موندنشون ۴۰ درصده _اگه نکنیم؟ @تومور خیلی وقته تو سرشونه و داره بزرگ میشه و حداکثر ۱ سال وقت داره _ممنون @روزتون بخیر. باورم نمیشد این دختر تومور مغزی داشته باشه
رفتم و ی پیتزا پپرونی دونفره خریدم وقتی وارد شدم چشای لیا برق زد گفت آخجوووون خندیدم و گفتم _عین بچه ها میمونی +پس تو خوبی _معلومه😌 داشتم به لیا نگاه میکرد داشت با لذت پیتزاشو میخورد +یا تو از اول هیچی نخوری مگه گشنت نبود نکنه میخوای مسمومم کنی خودت نمیخوری _آره آخه بیکارم تورو مسموم کنم سریع ی پیتزا برداشتمو گذاشتم دهنم _دیدی انقد بیکارم نیستم +خیلی خب بابا _فردا صبح مرخص میشی +پوووف فردا سرکارم باید برم _نرو خب +کاش منم مثل تو علی بی غم بودم اما ببخشید باید پول شهریه دانشگاهمو جور کنم _من همچین علی بی غمم نیستما +چرا هستی ، از اول که اومدیم اینجا تو کلا درحال خرید کردنی _هه هه
(لیا ویو) هنوز فکرم درگیر اون پیراهن لعنتی بود ، همه بلاهایی که سرم اومد بخاطر اون بووود جونگ کوک پیتزا رو آورد بهم گفت که فردا مرخص میشم ، فهمیدم که بلهههه باید دوباره اون سونگ هو لعنتی رو ببینم اهههه همون طور که درگیر بودم با خودم جونگ کوکم هی میرفت رو مخم ببند اون دهنو دیگه ......فردا صبح....... دوباره با اون سردرد وحشتناک بیدار شدم دیگه داشت دیوونم میکرد اما سعی کردم اهمیت ندم و جونگ کوکو بیدار کنم +آهای پاشو خوابالو کارای ترخیصمو انجام بدههه _مگه سر جالیزی خیلی خب بابا +سرم خیلی درد میکنه میشه به دکتر بگی _بخاطر تصادفه دیگه ، حالا چقد درد میکنه +زیااااااد _وایسا +کجا؟ _وایی دارم میرم پیش دکتر دیگه +خب بگو دکتر بیاد اینجا _مگه دکتر شخصیته +خیلی خب هرکار میخوای بکنی بکن (جونگ کوک ویو) رفتم پیش دکتر و گفتم _آقای دکتر ببخشید سر لیا خیلی درد میکنه ممکنه بخاطر تومور باشه؟ @تومور ممکنه توش دخیل باشه ولی نه اونقد سردرد بخاطر تصادفه _ممنون رفتم پیش لیا و بهش گفتم _گفت بخاطر تصادفه خوب میشی +اوکی _من کارای ترخیصتو انجام دادم میتونیم بریم +اوکییییی
#بی_تی_اس #فن_فیکشن
رفتم و ی پیتزا پپرونی دونفره خریدم وقتی وارد شدم چشای لیا برق زد گفت آخجوووون خندیدم و گفتم _عین بچه ها میمونی +پس تو خوبی _معلومه😌 داشتم به لیا نگاه میکرد داشت با لذت پیتزاشو میخورد +یا تو از اول هیچی نخوری مگه گشنت نبود نکنه میخوای مسمومم کنی خودت نمیخوری _آره آخه بیکارم تورو مسموم کنم سریع ی پیتزا برداشتمو گذاشتم دهنم _دیدی انقد بیکارم نیستم +خیلی خب بابا _فردا صبح مرخص میشی +پوووف فردا سرکارم باید برم _نرو خب +کاش منم مثل تو علی بی غم بودم اما ببخشید باید پول شهریه دانشگاهمو جور کنم _من همچین علی بی غمم نیستما +چرا هستی ، از اول که اومدیم اینجا تو کلا درحال خرید کردنی _هه هه
(لیا ویو) هنوز فکرم درگیر اون پیراهن لعنتی بود ، همه بلاهایی که سرم اومد بخاطر اون بووود جونگ کوک پیتزا رو آورد بهم گفت که فردا مرخص میشم ، فهمیدم که بلهههه باید دوباره اون سونگ هو لعنتی رو ببینم اهههه همون طور که درگیر بودم با خودم جونگ کوکم هی میرفت رو مخم ببند اون دهنو دیگه ......فردا صبح....... دوباره با اون سردرد وحشتناک بیدار شدم دیگه داشت دیوونم میکرد اما سعی کردم اهمیت ندم و جونگ کوکو بیدار کنم +آهای پاشو خوابالو کارای ترخیصمو انجام بدههه _مگه سر جالیزی خیلی خب بابا +سرم خیلی درد میکنه میشه به دکتر بگی _بخاطر تصادفه دیگه ، حالا چقد درد میکنه +زیااااااد _وایسا +کجا؟ _وایی دارم میرم پیش دکتر دیگه +خب بگو دکتر بیاد اینجا _مگه دکتر شخصیته +خیلی خب هرکار میخوای بکنی بکن (جونگ کوک ویو) رفتم پیش دکتر و گفتم _آقای دکتر ببخشید سر لیا خیلی درد میکنه ممکنه بخاطر تومور باشه؟ @تومور ممکنه توش دخیل باشه ولی نه اونقد سردرد بخاطر تصادفه _ممنون رفتم پیش لیا و بهش گفتم _گفت بخاطر تصادفه خوب میشی +اوکی _من کارای ترخیصتو انجام دادم میتونیم بریم +اوکییییی
#بی_تی_اس #فن_فیکشن
۴.۴k
۱۶ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.