ادامه پارت 91
ادامه پارت 91
خنده مسخره روی صورتش جا خوش کرد و گفت
_ دلتو به این اهورا خوش نکن اون اگه داره اینطوری خودشو بهت نزدیک میکنه برای اینکه به من نشون بده مثلا تو رو دوست داره اما واقعیت اینه که اون از حرصشه این که نمیتونه با من باشه داره همه ی این کارا رو می کنه...
با صدای بلندی رو بهش گفتم گمشو از این اتاق بیرون
خندید و از اتاق رفت خوب بلد بود که منو دیوونه کنه داشتم از دست این دو نفر واقعاً به جنون می رسیدم نمیدونستم کدوم یکی دارن راست میگن و کدوم یکی داره دروغ میگه بالاخره وقتی اهورا برگشت کاملاً تاول روی دستم بیرون زده بود و معلوم بود
اهورا کلافه شروع کرد به زدن پماد روی دستم غرغر کردن که چرا حواسمو جمع نمی کنم...
از این همه توجه خوشحال می شدم حتی توی اعصاب خوردی و ناراحتی....
دیونه بودم
من واقعا دیونه ی این ادم بودم
#ایده #فردوس_برین #wallpaper #عکس_نوشته_عاشقانه #عکس_نوشته #خلاقیت #عاشقانه #هنر #رمضان_کریم🌙🌹🍃 #جذاب #FANDOGHI
خنده مسخره روی صورتش جا خوش کرد و گفت
_ دلتو به این اهورا خوش نکن اون اگه داره اینطوری خودشو بهت نزدیک میکنه برای اینکه به من نشون بده مثلا تو رو دوست داره اما واقعیت اینه که اون از حرصشه این که نمیتونه با من باشه داره همه ی این کارا رو می کنه...
با صدای بلندی رو بهش گفتم گمشو از این اتاق بیرون
خندید و از اتاق رفت خوب بلد بود که منو دیوونه کنه داشتم از دست این دو نفر واقعاً به جنون می رسیدم نمیدونستم کدوم یکی دارن راست میگن و کدوم یکی داره دروغ میگه بالاخره وقتی اهورا برگشت کاملاً تاول روی دستم بیرون زده بود و معلوم بود
اهورا کلافه شروع کرد به زدن پماد روی دستم غرغر کردن که چرا حواسمو جمع نمی کنم...
از این همه توجه خوشحال می شدم حتی توی اعصاب خوردی و ناراحتی....
دیونه بودم
من واقعا دیونه ی این ادم بودم
#ایده #فردوس_برین #wallpaper #عکس_نوشته_عاشقانه #عکس_نوشته #خلاقیت #عاشقانه #هنر #رمضان_کریم🌙🌹🍃 #جذاب #FANDOGHI
۱۲.۴k
۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.