پارت ۲۴
پارت ۲۴
بعد این کار هانا جیهوپ به سرعت از قدرتش استفاده کرد و لحظه ای چشمه هانا رو تار کرد و دقیقا پشت سر هانا رفت هانام بعد از چرخیدن و دیدن جیهوپ و تهیونگ پشت سرش جیغ بلندی کشید که باعث شد همه از جمله جین وارد آشپزخونه بشه نارام بالاخره وارد شد و با دیدن دو شخصیت جدید لب باز کرد
+میشه بدونم چند نفر توی این خونه هستین؟
کوک و جین به هم نگاه کردن
_ چهار نفریم
+ بله دارم میبینم
÷ببخشیدا تا جایی که خبر دارم اینجا خونه خودمونه ببخشید خانوادمون بزرگه در ضمن ماهیتابه من چرا دست تو
٪میدونی یه قضیه طولانی داره
^ اون میخواست ماهیتابت تو رو بسوزونه
÷میخواست چیکار کنهههههه؟
معرفی می کنم تهیونگ کسی که انقدر از همه چی میترسه که تمام رشته های کلامش رو میریزه بیرون و باعث به فنا رفتن کار اعضای خانواده میشه با همین حرفش مطمئناً جین با یه ماهیتابه دیگه کل خونه رو سراغ جیهوپ میره و خب دو دختر یا بهتر بگم سه دختر تهیونگ رو گیر میارن و کل ماجرا رو میگه البته خداروشکر برادرش کوک اونجا بود تا جلوشو بگیره که افراد بیشتری که داخل خونه هستن رو لو نده در همین حین وقتی که یونگی بیرون بود خیلی کثیف میشه و مجبور میشه بره حموم کی میدونه که یونام احساس کثیفی میکنه قصد رفتن به حموم رو داره و اینجام سومین دیدار دقیقاً چند دقیقه بعد از دومین دیدار صورت میگیره برای اولین بار هیچ صدایی به جز صدای شکستن گلدون مورد علاقه نامجون شنیده نمیشه به این دلیل که یونا بعد از دیدن یک فرد اضافی توی خونه که احساس کرد دزده گلدون رو توی سر یونگی شکوند ولی خداروشکر یونگی قدرتی داشت که باعث شده آسیب شدیدی بهش نزنه و سعی کرد خودش رو ترمیم کنه توی زمان کمی که همه داشتن سمت دستشویی میومدن نارا بعد دیدن یه فرد دیگه زل زد به کوک
+که چهار نفرین اره؟
_عه هیونگ مو یادم رفته بود
÷این دیوونه بازیا رو بزار کنار لو رفتیم دیگه
نارا نگاهی به همه کرد
+میشه جمع بشیم تو پذیرایی ببینیم چند نفریم گیج شدم واقعاً
بعد حرف همه تصمیم گرفتن که بشینن و یه صحبت با هم داشته باشند و سعی کنن افرد دیگه که باقی ماندن یعنی جیمین و نامجون رو لو ندن
پذیرایی*
هفت صبح *
همه دور هم جمع شده بودند سه دختر و پنج پسر
...........
و بازم میگم تولد هر کی که این هفته بوده مبارک
عیدتون هم مبارک.
بعد این کار هانا جیهوپ به سرعت از قدرتش استفاده کرد و لحظه ای چشمه هانا رو تار کرد و دقیقا پشت سر هانا رفت هانام بعد از چرخیدن و دیدن جیهوپ و تهیونگ پشت سرش جیغ بلندی کشید که باعث شد همه از جمله جین وارد آشپزخونه بشه نارام بالاخره وارد شد و با دیدن دو شخصیت جدید لب باز کرد
+میشه بدونم چند نفر توی این خونه هستین؟
کوک و جین به هم نگاه کردن
_ چهار نفریم
+ بله دارم میبینم
÷ببخشیدا تا جایی که خبر دارم اینجا خونه خودمونه ببخشید خانوادمون بزرگه در ضمن ماهیتابه من چرا دست تو
٪میدونی یه قضیه طولانی داره
^ اون میخواست ماهیتابت تو رو بسوزونه
÷میخواست چیکار کنهههههه؟
معرفی می کنم تهیونگ کسی که انقدر از همه چی میترسه که تمام رشته های کلامش رو میریزه بیرون و باعث به فنا رفتن کار اعضای خانواده میشه با همین حرفش مطمئناً جین با یه ماهیتابه دیگه کل خونه رو سراغ جیهوپ میره و خب دو دختر یا بهتر بگم سه دختر تهیونگ رو گیر میارن و کل ماجرا رو میگه البته خداروشکر برادرش کوک اونجا بود تا جلوشو بگیره که افراد بیشتری که داخل خونه هستن رو لو نده در همین حین وقتی که یونگی بیرون بود خیلی کثیف میشه و مجبور میشه بره حموم کی میدونه که یونام احساس کثیفی میکنه قصد رفتن به حموم رو داره و اینجام سومین دیدار دقیقاً چند دقیقه بعد از دومین دیدار صورت میگیره برای اولین بار هیچ صدایی به جز صدای شکستن گلدون مورد علاقه نامجون شنیده نمیشه به این دلیل که یونا بعد از دیدن یک فرد اضافی توی خونه که احساس کرد دزده گلدون رو توی سر یونگی شکوند ولی خداروشکر یونگی قدرتی داشت که باعث شده آسیب شدیدی بهش نزنه و سعی کرد خودش رو ترمیم کنه توی زمان کمی که همه داشتن سمت دستشویی میومدن نارا بعد دیدن یه فرد دیگه زل زد به کوک
+که چهار نفرین اره؟
_عه هیونگ مو یادم رفته بود
÷این دیوونه بازیا رو بزار کنار لو رفتیم دیگه
نارا نگاهی به همه کرد
+میشه جمع بشیم تو پذیرایی ببینیم چند نفریم گیج شدم واقعاً
بعد حرف همه تصمیم گرفتن که بشینن و یه صحبت با هم داشته باشند و سعی کنن افرد دیگه که باقی ماندن یعنی جیمین و نامجون رو لو ندن
پذیرایی*
هفت صبح *
همه دور هم جمع شده بودند سه دختر و پنج پسر
...........
و بازم میگم تولد هر کی که این هفته بوده مبارک
عیدتون هم مبارک.
۱۰.۷k
۲۹ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.