بسم الله الرحمن الرحيم
بسم الله الرحمن الرحيم
پاسخ قسمت دوم :
انسان به حکم عقل که باید بدن سالم بماند، تشخیص میدهد که این قارچ را نباید بخورد این خوراک لذیذ برای او ضرر دارد این داروی تلخ را باید بخورد و کار دین الهی، ضمن متذکر شدن انسان به عقل و علم و متوجه کردن او به آفات عقل و علم، و نیز چه باید کردها و چه نباید کردها برای سلامت عقل و رشد علمی، بیان بایدها و نبایدهای رفتاری نیز هست. چه انسان قبلاً آن را دانسته باشد چه اکنون با وحی بداندچه بعداً با رشد علمی و حتی تجربه آزمایشگاهی، به حکمتش پیببرد.
نیازانسان به قانون،درزندگی فردی واجتماعی در بُعد روحی، روانی و جسمی در نیازهای معنوی و مادی، در یک یا چند مورد نمیباشد. بلکه در همه موضوعات، زمینهها و ابعاد حیات اوست. پس هم قانون عبادی میخواهد، هم فردی مثل طهارت، هم اجتماعی مثل ازدواج یا تعاون،هم اقتصاد، جنگ، صلح، مدنی، قوانین جزایی، کیفری و ... از این رو هیچ جامعه، دولت، حکومت و انسانی، بدون قانون بایدها و نبایدها نمیباشد.
حفظ هر نظامی از نظام خلقت بدن گرفته تا نظامات اجتماعی، مستلزم رعایت قوانین بایدها و نبایدها میباشد و رعایت قانون نیز ضمانت اجرایی لازم دارد همگان حکیم و عالم و عادل نیستند.از این رو رعایت قوانین الزامی است و عدم رعایت عقوبت دارد، و این اصل نیز اختصاصی به اسلام ندارد.
تفاوت : تفاوت اصلی این است که انسانهای عاقل و بالتبع موحد که فلاح و سعادت دنیا و آخرت و لقاء الله را هدف گرفته اند و به جدی بودن حیات و بالتبع مسئول و پاسخگو بودن در معاد اعتقاد دارند، بر اساس حکم عقل، می گویند:تبیین و ابلاغ بایدها و نبایدها با خداوند علیم، حکیم، قادر، مالک و ربّ است.
اما طواغیت، فراعنه، مستکبرین، بندگان هوای نفس و ظالمین میگویند: خیر، اینها خرافه است. بلکه بایدها و نبایدها را ما باید تعیین کنیم و شما نیز باید اطاعت و رعایت کنید، و نباید تخطی و سرپیچی کنید که به عقوبیت ما دچار میشوید.(ادامه دارد...)
پاسخ قسمت دوم :
انسان به حکم عقل که باید بدن سالم بماند، تشخیص میدهد که این قارچ را نباید بخورد این خوراک لذیذ برای او ضرر دارد این داروی تلخ را باید بخورد و کار دین الهی، ضمن متذکر شدن انسان به عقل و علم و متوجه کردن او به آفات عقل و علم، و نیز چه باید کردها و چه نباید کردها برای سلامت عقل و رشد علمی، بیان بایدها و نبایدهای رفتاری نیز هست. چه انسان قبلاً آن را دانسته باشد چه اکنون با وحی بداندچه بعداً با رشد علمی و حتی تجربه آزمایشگاهی، به حکمتش پیببرد.
نیازانسان به قانون،درزندگی فردی واجتماعی در بُعد روحی، روانی و جسمی در نیازهای معنوی و مادی، در یک یا چند مورد نمیباشد. بلکه در همه موضوعات، زمینهها و ابعاد حیات اوست. پس هم قانون عبادی میخواهد، هم فردی مثل طهارت، هم اجتماعی مثل ازدواج یا تعاون،هم اقتصاد، جنگ، صلح، مدنی، قوانین جزایی، کیفری و ... از این رو هیچ جامعه، دولت، حکومت و انسانی، بدون قانون بایدها و نبایدها نمیباشد.
حفظ هر نظامی از نظام خلقت بدن گرفته تا نظامات اجتماعی، مستلزم رعایت قوانین بایدها و نبایدها میباشد و رعایت قانون نیز ضمانت اجرایی لازم دارد همگان حکیم و عالم و عادل نیستند.از این رو رعایت قوانین الزامی است و عدم رعایت عقوبت دارد، و این اصل نیز اختصاصی به اسلام ندارد.
تفاوت : تفاوت اصلی این است که انسانهای عاقل و بالتبع موحد که فلاح و سعادت دنیا و آخرت و لقاء الله را هدف گرفته اند و به جدی بودن حیات و بالتبع مسئول و پاسخگو بودن در معاد اعتقاد دارند، بر اساس حکم عقل، می گویند:تبیین و ابلاغ بایدها و نبایدها با خداوند علیم، حکیم، قادر، مالک و ربّ است.
اما طواغیت، فراعنه، مستکبرین، بندگان هوای نفس و ظالمین میگویند: خیر، اینها خرافه است. بلکه بایدها و نبایدها را ما باید تعیین کنیم و شما نیز باید اطاعت و رعایت کنید، و نباید تخطی و سرپیچی کنید که به عقوبیت ما دچار میشوید.(ادامه دارد...)
۳۲۱
۱۹ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.