وقتی قاتل زنش شدی

وقتی قاتل زنش شدی...
پارت هشتم
ویو نامجون
رو مبل نشسته بودم که ...
گوشیم زنگ خورد
_بله کوک
@هیونگ پایین منتظرم بیا بریم بیمارستان بقیه رفتن
_کوک من گفتم که...
@پس هیونگ پایین منتظرم خداحافظی و قطع کرد
_هوفف پسره کله شق
حاظر شدم و رفتم
پایین
و سوار ماشین کوک شدم به سمت بیمارستان حرکت کردیم وقتی رسیدیم من پیاده شدم و وارد بیمارستان شدم
و رفتم پیش پسرا
جین:بردنش اتاق عمل
_خداکنه برنگرده
جین ؛نامجونن (کمی داد)... درست رفتار کن
_مگه مهمه ها چی اون مهمه اصلا بود و نبودش چه فایده ای داره هاا
که پرستار اومد آقای کیم خبرنگار ها داخل حیاط بیمارستان هستند لطفاً باهاشون مصاحبه کنید
_خبرنگار ؟!
@بله خب خانم (فامیلی دختره یادم رفت !) کیم ا.ت فرد معروف و مهمی هستند
_هه مهم ...باشه اومدم
رفتم پایین که دیدم یه پسر داره باهاشون مصاحبه میکنه
جیمین : خب خانم ا.ت سالم برمیگرده لطفت تجمع نکنید ...برید لطفا
ویو جیمین داشتم از آلمان برمیگشتم که خبر تصادف ا.ت رو شنیدم و بعد از اینکه اومدم بیمارستان اینجوری شد به بدبختی خبرنگار ها رو رد کردم و رفتم بالا تو بیمارستان
رسیدم به جلوی در اتاق عمل که با شیش تا پسر مواجه شدم که یکیشون خیلی راحت.و خونسرد و البته کمی شاد بود فهمیدم این همون مرده هست که ا.ت باهاش ازدواج کرده رفتم جلو یقه مرده رو گرفتم
@عوضی آشغالل با ا.ت چیکار کردی هاا (داد)
_به تو چه ربطی داره برو گمشو سر کارت
@حالیت میکنم من حالا ببین جیمین یه مشت به نامجون زد نامجون اومد تلافی کنه که
جین:بسه دیگه عع
@عوضی حر..و..م زاده
_ببین حرف دهنت رو بفهم وگرنه میام ...
@میخوای چه غلطی کنی ها هه (آخرش رو نیشخند زد )
ا.ت بدبخت به خاطر کاری که نکرده داره مجازات میشه از همون اول نقشه تو اون زن پسفطرت تو بود که کمپانی رو از دست ا.ت در بیارید
_با زن من درست صحبت کن
@ببین
یونگی:بسه دیگهه
با دادی که یونگی زد همه ساکت شدن دکتر اومد بیرون با دست های خونی و شتاب زده که ...

نظر یادت نره رفیق!

#bts#army#BTS#ARMY#BANGTAN
دیدگاه ها (۰)

وقتی قاتل زنش شدی ...پارت نهم ویو جیمین دکتر شتاب زده اومد ب...

وقتی قاتل زنش شدی...پارت دهم ویو جیمین همینجوری داشتم با ا.ت...

وقتی قاتل زنش بودی...پارت هفتم ویو ا.ت دیدم لینا داره می‌ره ...

وقتی قاتل زنش شدی...پارت ششم ویو ا.ت @خب می‌دونی خاله مامان ...

love Between the Tides²⁹م: تو خونه ی ما براش نامه نوشته بودی...

مرگ بی پایان پارت ۲۹

شوهر دو روزه. پارت۷۷

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط