پارت



پارت¹²

ویو مایکل:
روی صندلی سرد راهرو نشسته بودم، پاهام بی‌وقفه می‌لرزید و دست‌هام را در هم قلاب کرده بودم. نگاهم به زمین بود اما ذهنم بین گذشته و حال پرسه می‌زد. لحظات زیبایی که با کلارا داشتم یکی یکی از جلوی چشمم می‌گذشتن؛ لبخند‌هاش، خنده‌های شیرینش، صدای ظریفش وقتی که می‌گفت "مایک، مسخره بازی درنیار"، همه و همه مثل خنجری به قلبم فرو می‌رفتن.

اما حالا؟ حالا کلارا کنار من بود ولی انگار هزاران کیلومتر فاصله بین ما افتاده بود. حقیقتی که خانم جونز از من خواست تا پنهان کنم، مثل یک دیوار بلند بین ما بود. نمی‌خواستم این دروغ‌ها ادامه پیدا کند، اما نمیتونستم خطر از دست دادن کلارا را بپذیرم.

ناگهان در اتاق باز شد و تایلر از داخل بیرون آمد. نگاه متکبرانه‌ ش روی من خیره شد و لبخندی نیمه‌تمسخر‌آمیز زد. می‌توانستم حس کنم که اون کاملاً از این بازی ظالمانه لذت می‌برد.

،^ "سلام، مایک. اوضاع چطوره؟"
،& "چی می‌خوای، تایلر؟"
،^ "هیچی خاص، فقط اومدم بپرسم مطمئنی که قراره تو نقش ‘دوست خوب’ کلارا رو بازی کنی؟ چون اگه خراب کنی، خوب می‌دونی که چی منتظرته، درسته؟"

خشم تمام وجودم رو گرفت اما سعی کردم آروم بمانم. نفسی عمیق کشیدم و نگاه سردی به اون انداختم.
،& "نگران نباش، نقشمو خوب بازی می‌کنم."
تایلر خنده‌ای بلند کرد و با تمسخر شانه‌اش را بالا انداخت.
،^ "خب، امیدوارم همینطور باشه."

ویو کلارا:
رو تخت بیمارستان دراز کشیده بودم و ذهنم پر از سوال بود. چرا انقدر احساس می‌کردم که همه چیز اشتباهه؟ چرا قلبم با دیدن مایکل به تپش می‌افتاد، اما تایلر که ادعا می‌کرد عشقمه، هیچ حسی توی من ایجاد نمی‌کرد؟

مامانم کنارم نشست و دستی به موهام کشید.
،- "عزیزم، نمی‌دونی چقدر نگرانت بودم. اما خوشحالم که حالت بهتر شده."
،+ "مامان، می‌تونم یه چیزی بپرسم؟"
،- "البته، دخترم."
،+ "چرا... چرا هیچی یادم نمیاد؟ چرا احساس می‌کنم که..."
ناگهان مکث کردم. نمیدونستم چطور بگم که این حس عجیب نسبت به مایکل را دارم. مامانم اخم‌هایش را در هم کشید و لبخندی مصنوعی زد.
،- "طبیعیه، دخترم. فقط کمی زمان می‌خوای. حافظه‌ت برمی‌گرده."
دیدگاه ها (۷)

‍پارت¹³ ویو کلارا:بالاخره مرخص شدم و قرار شد برم خونه تایلر...

پارت¹⁴ ویو تایلر:همه‌جا ساکت بود. نور کم‌رنگ چراغ خواب توی ...

ایگ؟ به تخمم

ناشناس‍۱_ عههه این آهنگهههه...کیستی؟۲_ مرسی بد نیستم تو خوبی...

بهم گفت, عشق ' مثل بازی می مونه. تو هر بازی یکی می بره یکی م...

فرار من

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط