chapter آرام آرام
chapter ⁵آرام آرام
سونیک
اصلا به کسی که بغل شدو وایستاده بود حس خوبی نداشتم میتونستم حس کنم که یه نقشه ای داره
پادشاه مایکل::ای جمعیت دوست داشتنی لطفا از خودتو پذیرایی کنینن
خب این حرفش یه نشونه به ما سه تا بود که میتونیم از سره جامون بلند بشیم و توی تالار یه دوری بزنیم
ولی به طور کلی نمیتونستیم زود بلند بشیم
پنج دقیقه گذشت و شدو بلند شد و آروم به سمت جمعیت رفت و گرم صحبت با یکی شد که بنظر آدم سرشناسی میومد
یکم بعدش سیلور رفت و شروع به صحبت با یکی کرد که انگار دوستش بود
خب...از اونجایی که هر دوشون بلند شدن ، منم بلند شدمو رفتم کنار یه میز وایستادم و یه لیوان آب برداشتم
فضا رو زیر نظر گرفته بودم
یهو یه آهنگ ملایم پخش شد و همه شروع کردن به رقصیدن و منم همینجوری داشتم نگاه میکردم
همه چی خیلی خوب بودش که یهو از یه جا صدای جیغ اومد....
سیلور
حق با سونیک بود اینا همش یه نقشه بودش
میتونستم خون روی زمین رو ببینم
یهو یه عالمه آدم شروع کردن به حمله کردن به اینو اون
خب منم بی کار نموندم هر کی که نزدیکم میشد رو دعوت به یه گوشمالی حسابی کردم واقعیتا داشت بهم خوش میگذشت، ترکیب آهنگ با این وضعیت... دوستش داشتم .
شدو
بیخیاااااللل
اصلا حوصله دعوا نداشتم برای همیم تفنگ رو در آوردم و حرکیکه میخواست بهم حمله کنه رو زدم
آهنگش قشنگ بود ..کم کم صدای گلوله هامو با ضرب آهنگ یکی کردم
ترکیب قشنگی میومد
میدونستم سیلور میتونست از خودش مواظبت کنه ولی سونیک..
یه لحظه قلبم ریخت ، فکر نکنم سونیک بتونه از خودش مواظبت کنه برای همین سرعت برگشتم سمته سونیک و با صحنه ای مواجه شدم که کل بدنمو لرزوند......
تاداااااا این از این چپتر
کرمم گرفته بود واسه همین جای حساسش تموم کردم
تو خماری بمونید تا فردا شببببب
سونیک
اصلا به کسی که بغل شدو وایستاده بود حس خوبی نداشتم میتونستم حس کنم که یه نقشه ای داره
پادشاه مایکل::ای جمعیت دوست داشتنی لطفا از خودتو پذیرایی کنینن
خب این حرفش یه نشونه به ما سه تا بود که میتونیم از سره جامون بلند بشیم و توی تالار یه دوری بزنیم
ولی به طور کلی نمیتونستیم زود بلند بشیم
پنج دقیقه گذشت و شدو بلند شد و آروم به سمت جمعیت رفت و گرم صحبت با یکی شد که بنظر آدم سرشناسی میومد
یکم بعدش سیلور رفت و شروع به صحبت با یکی کرد که انگار دوستش بود
خب...از اونجایی که هر دوشون بلند شدن ، منم بلند شدمو رفتم کنار یه میز وایستادم و یه لیوان آب برداشتم
فضا رو زیر نظر گرفته بودم
یهو یه آهنگ ملایم پخش شد و همه شروع کردن به رقصیدن و منم همینجوری داشتم نگاه میکردم
همه چی خیلی خوب بودش که یهو از یه جا صدای جیغ اومد....
سیلور
حق با سونیک بود اینا همش یه نقشه بودش
میتونستم خون روی زمین رو ببینم
یهو یه عالمه آدم شروع کردن به حمله کردن به اینو اون
خب منم بی کار نموندم هر کی که نزدیکم میشد رو دعوت به یه گوشمالی حسابی کردم واقعیتا داشت بهم خوش میگذشت، ترکیب آهنگ با این وضعیت... دوستش داشتم .
شدو
بیخیاااااللل
اصلا حوصله دعوا نداشتم برای همیم تفنگ رو در آوردم و حرکیکه میخواست بهم حمله کنه رو زدم
آهنگش قشنگ بود ..کم کم صدای گلوله هامو با ضرب آهنگ یکی کردم
ترکیب قشنگی میومد
میدونستم سیلور میتونست از خودش مواظبت کنه ولی سونیک..
یه لحظه قلبم ریخت ، فکر نکنم سونیک بتونه از خودش مواظبت کنه برای همین سرعت برگشتم سمته سونیک و با صحنه ای مواجه شدم که کل بدنمو لرزوند......
تاداااااا این از این چپتر
کرمم گرفته بود واسه همین جای حساسش تموم کردم
تو خماری بمونید تا فردا شببببب
- ۹۰۸
- ۰۹ تیر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۵)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط